وبسایت خبری کوردنیوزر،خبرها و رویدادهای ایران و جهان و مناطق کردنشین را در معرض دید بازدید کنندگان وکاربران محترم قرارمیدهد.ولازم به ذکراست وبسایت کوردنیوزکاملامستقل و وابسته به هیچ یک از جناحهای سیاسی نمیباشد. باتشکر مدیر وبسایت :علیرضاحسینی سقز
سردارباشاي مربي كردستاني تيم ملي كشتى جوانان وضعيت اين تيم رامطلوب خواند
شنبه 7 / 3 / 1392 ساعت 7:11 | بازدید : 4808 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
فرنگي‌كاران جوان در شرايط مطلوبي قرار دارند: فرنگي‌كاران جوان كشورمان اعزامي به رقابت‌هاي قهرماني جوانان جهان در تركيهاز نظر آمادگي در سطح مطلوبي قرار دارند. سردار پاشايي مربي بدنساز تيم ملي كشتي فرنگي جوانان در گفت و گو با روابط عمومي فدراسيون كشتي با بيان اين مطلب افزود: كشتي‌گيران فرنگي‌كار جوان كشورمان اعزامي به رقابت‌هاي جوانان جهان در تركيه، اردوي خود را از روز 19 تير در محله خانه كشتي آغاز كرده‌اند و اين اردو تا زمان اعزام به رقابت‌هاي تركيه كه احتمالا پنجم مردادماه خواهد بود ادامه خواهد داشت. وي گفت: فرنگي‌كاران در شرايط خوبي قرار دارند و تمرينات خود را طبق برنامه‌ريزي انجام شده دنبال مي‌كنند و من به موفقيت اين تيم خوش‌بينم و اميدوارم نتيجه زحمات تمامي عوامل فني و پشتباني در رقابت‌هاي جهاني تركيه به بار نشيند. پاشايي تصريح كرد: اردوي فرنگي‌كاران بعلت زمان بسيار كم تا رقابت‌هاي جهاني تعطيلي نخواهد داشت و با توجه به اينكه وزن‌كشي 4 وزن اول مسابقات روز هفتم مرداد ماه برگزار مي‌شود سعي مي‌كنيم تا آن زمان كشتي‌گيران را از نظر آمادگي بدني و مسائل فني به سطح ايده‌آل برسانيم.


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


طنز"شباهت دختراوآدامس
جمعه 1 / 3 / 1392 ساعت 9:37 | بازدید : 2868 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
طنز،شباهت بین دخترا و آدامس دوست دختر مثل آدامسه ۱. داشتن یه بسته آدامس بهتر از یه دونه آدامسه ۲. فراموش نکن پایان هر آدامسی سطل زباله است پس برای هیچ آدامسی قیمت زیادی نده . ۳. آدامسه نیمه خورده کسی رو نخور ۴. جویدن طولانی مدت آدامس جز بی مزه شدنش حاصلی نداره ۵. حسرت آدامسی که دور انداختی نخور ۶. و در آخر: ازدواج مثل قورت دادن آدا مسه و اما اصل مطلب . . . . آدامس نخور تا مجبور نشی قورتش بدی


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


زودقضاوت نكنيم!
چهار شنبه 23 / 2 / 1392 ساعت 5:1 | بازدید : 4698 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
زود قضاوت نكنيم ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻨﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺴﺮ25ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵﺩﺭ ﻗﻄﺎﺭ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ،ﻗﻄﺎﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩ.ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺷﺮﻭﻉ ﺣﺮﮐﺖ ﻗﻄﺎﺭ ﭘﺴﺮ25ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺷﺪ.ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﻟﻤﺲ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﮐﺮﺩ.ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ5ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ،ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ،ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻭ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻗﻄﺎﺭ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻟﺴﻮﺯﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ.ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ. ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﭼﮑﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﮐﺮﺩ ﻭﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ.ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﺩ.ﺁﺏ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﭼﮑﯿﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻃﺎﻗﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺍﻭﺍﯼ ﭘﺴﺮﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﭘﺰﺷﮏ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﮔﻔﺖ:ﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯾﻢ.ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺒﯿﻨﺪ..."رضارشيد"


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


زودقضاوت نكنيم!
چهار شنبه 23 / 2 / 1392 ساعت 5:1 | بازدید : 4571 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
زود قضاوت نكنيم ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻨﯽ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭘﺴﺮ25ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵﺩﺭ ﻗﻄﺎﺭ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻣﺴﺎﻓﺮﺍﻥ ﺩﺭ ﺻﻨﺪﻟﯽ ﻫﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ،ﻗﻄﺎﺭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺣﺮﮐﺖ ﮐﺮﺩ.ﺑﻪ ﻣﺤﺾ ﺷﺮﻭﻉ ﺣﺮﮐﺖ ﻗﻄﺎﺭ ﭘﺴﺮ25ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﺷﺪ.ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﺮﺩ ﻭ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻮﺍﯼ ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺣﺮﮐﺖ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﻟﻤﺲ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺎ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﺑﺎ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﭘﺴﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﺤﺴﯿﻦ ﮐﺮﺩ.ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺮﺩ ﺟﻮﺍﻥ ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻧﯽ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯼ ﭘﺪﺭ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎ5ﺳﺎﻟﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ،ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ.ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺎ ﻫﯿﺠﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ: ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ،ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ،ﺣﯿﻮﺍﻧﺎﺕ ﻭ ﺍﺑﺮﻫﺎ ﺑﺎ ﻗﻄﺎﺭ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﭘﺴﺮ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺩﻟﺴﻮﺯﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ.ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﺷﺪ. ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﭘﺴﺮ ﺟﻮﺍﻥ ﭼﮑﯿﺪ ﻭ ﺑﺎ ﻟﺬﺕ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻟﻤﺲ ﮐﺮﺩ ﻭﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩ:ﭘﺪﺭ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ.ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻣﯽ ﺑﺎﺭﺩ.ﺁﺏ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﭼﮑﯿﺪ. ﺯﻭﺝ ﺟﻮﺍﻥ ﺩﯾﮕﺮ ﻃﺎﻗﺖ ﻧﯿﺎﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ:ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺪﺍﻭﺍﯼ ﭘﺴﺮﺗﺎﻥ ﺑﻪ ﭘﺰﺷﮏ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯿﺪ؟ ﻣﺮﺩ ﻣﺴﻦ ﮔﻔﺖ:ﻣﺎ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﺍﺯ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯾﻢ.ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺑﺒﯿﻨﺪ..."رضارشيد"


|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


امروزكه محتاج توام..
دو شنبه 21 / 2 / 1392 ساعت 6:42 | بازدید : 4899 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
امروز که محتاج توام جای تو خالیست امروز كه محتاج تو ام جای توخالی است فردا كه می آیی به سراغم نفسی نیست بر من نفسی نیست ، نفسی نیست در خانه كسی نیست نكن امروز را فردا بیا با ما كه فردایی نمی ماند كه از تقدیر و فال ما در این دنیا كسی چیزی نمی داند تا آینه رفتم كه در آن آینه هم جز تو كسی نیست من در پی خویشم به تو بر می خورم اما در تو شده ام گم كه به من دسترسی نیست نكن امروز را فردا دلم افتاده زیر پا بیا ای نازنین ای یار دلم را از زمین بردار در این دنیای وانفسا تویی تنها منم تنها نكن امروز را فردا ، بیا با ما ،‌ بیاتا ما امروز كه محتاج توام جای تو خالیست فردا كه میایی به سراغم نفسی نیست در این دنیای ناهموار كه می بارد به سر آوار به حال خود مرا مگذار رهایم كن از این تكرار سر آن كهنه درختم كه تنم غرقه ی برف است حیثیت این باغ منم خار و خسی نیست


|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


غم
دو شنبه 21 / 2 / 1392 ساعت 5:40 | بازدید : 6442 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
بار سنگینی ز غم بار سنگینی ز غم بر شانه دارم سالهاست در میان آب و آتش خانه دارم سالهاست بنگر احوال مرا آنکس که سنگم میزند بر سر دیوار ایشان لانه دارم سالهاست بلبلم یا جغد شب هرگز ندانستم ولی آشیانی کنج این ویرانه دارم سالهاست من مسافر بودم از اول در این دیر خراب در دیار دیگری کاشانه دارم سالهاست شهنه گر دستم شکست و ساغرم را عیب نیست خاطرات ماندنی از گوشه ی میخانه دارم سالهاست گر چه لب را بسته و می را حرامم کرده اند نقشی از لب بر لب پیمانه دارم سالهاست گفتمش پائیز را این خش خش دل چیست گفت شکوه ها از این دل دیوانه دارم سالهاست


|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


خدايا! باتوام
چهار شنبه 16 / 2 / 1392 ساعت 3:3 | بازدید : 5434 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
درد دل من و خدا!!! گفتم غیر از تو کسی رو ندارم! گفتی:نحن اقرب الیه من حبل الورید ما از رگ گردن با انسان نزدیک تریم(ق/16) گفتم ولی انگار اصلا منو فراموشکردی! گفتی:فاذکرونی اذکرکم مرا یاد کنید تا یاد شما باشم(بقره/152) گفتم تا کی باید صبر کرد؟! گفتی:وما یدریک لعل الساعه تکون قریبا تو چه میدونی شاید موعدش نزدیک باشه(احزاب/63) گفتم تو بزرگی ونزدیکیت برای من کوچیک خیلی دوره!تا اون موقعچیکار کنم؟! گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الل کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه(یونس/109) گفتم تو خدایی و صبور!من بنده ات هستم و ظرف صبرم کوچیک...یه اشاره کنی تمومه! گفتی:عسی ان تحب شیئا وهو شرلکم شاید چیزی که تو دوست داری به صلاحت نباشه(بقره/216)ه/216) گفتم:انا عبدک الضعیف الذلیل...اصلاچطور دلت میاد؟! گفتی:ان الله بالناس لرئوف رحیم خدا نسبت به همه ی مردم،نسبت به همه...مهربونه(بقره/143) گفتم دلم گرفته! گفتی:بفضل الله وبرحمته فبذلک فلیفرحوا باید به فضل و رحمت خدا شاد باشند(یونس/58) گفتم اصلا بی خیال!توکلت علی الله... گفتی:ان الله یحب المتوکلین خدا اونایی رو که توکل میکنن دوست داره(آل عمران/159) گفتم خیلی چاکریم! ولی اینبار انگار گفتی:حواست رو خوب جمع کن!یادت باشه که: ومن الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیاوالآخره بعضی از مردم خدارو فقط به زبونعبادت میکنن.اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا میکنن و اگر بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، روگردون میشن...خودشون تو دنیا وآخرت ضرر میکنن(حج/11) گفتم چقدر احساس تنهایی میکنم! گفتی:فانی قریب من که نزدیکم(بقره/186) گفتم تو همیشه نزدیکی من دورم،کاش میشد بهت نزدیک شم! گفتی:واذکر ربک فی نفسک تضرعا وخیفة ودون الجهر من القول بالغدو والأصال هر صبح وعصر پروردگارت رو پیش خودت،با خوف و تضرع،وبا صدای آهسته یاد کن(اعراف/205) گفتم این هم توفیق میخواهد! گفتی:الا تحبون ان یغفر الله لکم دوست ندارید خدا ببخشدتون؟!(نور/22)نور/22) گفتم معلومه که منو دوست داری! گفتی:واستغفروا ربکم تم توبواالیه پس از خدا بخواید ببخشدتون وبعد توبه کنید(هود/90) گفتم با اینهمه گناه...آخه چیکار میتونم بکنم! گفتی:الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده مگه نمیدونید خداست توبه رو از بنده هاش قبول میکنه؟!(توبه/104) گفتم دیگه روی توبه ندارم! گفتی:الله العزیز العلیم غافر الذنب وقابل التوب (ولی)خدا عزیزه و دانا،او آمرزنده ی گناه است و پذیرنده ی(توبه2-3) گفتم با اینهمه گناه من برای کدوم گناهم توبه کنم؟! گفتی:ان الله یغفر الذنوب جمیعا خدا همه گناه هارو میبخشه(زمرد/53) گفتم یعنی باز بیام ،بازم منو میبخشی؟ گفتی:ومن یغفر الذنوب الا الله به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟!(آل عمران/135) گفتم نمیدونم چرا همیشه درمقابل این کلامت کم میارم! آتیشم میزنه،ذوبم میکنه،عاشق میشم!توبه میکنم یا غافر الذنب،اغفر ذنوبی جمیعا! گفتی:ان الله یحب التوابین ویحب المتطهرین خدا هم توبه کننده ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره(بقره/222) ناخواسته گفتم:الهی و ربی من لی غیرک! گفتی:الیس الله بکاف عبده خدا برای بنده اش کافی نیست؟!(زمرد/36) گفتم در برابر اینهمه مهربونیت چیکار میتونم بکنم؟! گفتی:یا ایها الذین امنوا اذکروا اللهذکرا کثیرا وسبحوه بکرة و اصیلا هوالذی یصلی علیکم وملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور وکان بالمومنین رحیما ای مومنین!خدا رو زیاد یاد کنید وصبح و شب تسبیحش کنید. او کسیست که خودش وفرشته هایش بر شما درود ورحمت میفرستند،تا شمارا از تاریکی ها به سوی روشنایی بیرون بیاورند خدا نسبت به مومنین مهربان است(احزاب/42-43)


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


قراردادهاي خط خطي
یک شنبه 13 / 2 / 1392 ساعت 7:14 | بازدید : 5164 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
همـه ی ِقـراردادهــا را کـهروی کـاغـذهـای بـیجـان نـمینویسنـــــــد !بــعـضی از عـهـدهــارا روی قــلـب هـایهــم مـینــویــسـیـمحـواست به ایـنعـهـدهـای غـیـرکـاغـذی بـاشـدشـکـسـتَنـشـان یـک آدمرا مـی شـکند


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


ناصر حسنی ، مانند دیگر عاشقان کردستان زنده‌ است !
24 / 1 / 1392 ساعت 4:59 | بازدید : 5045 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

ناصر  حسنی ،  مانند دیگر عاشقان کردستان

زنده‌ است !

 

ایرج عبادی

 

دلسوزی نکنید و ترحمی نداشته‌ باشید! ، بلکه‌ صرفا" عادل باشید.

 زیرا عدالت یگانه‌ چیزیست  که‌ انسان بیگناه خواستار آنست !

جبران خلیل جبران

 

خبرکوتاه‌ بود. باراول نبود که‌ خبرهای کوتاه‌ جانسوز را می شنیدم. مرگ عزیزی دیگر، مردی در  عرصه‌ قلم و مطبوعات کردی.  ابتدا باورش نکردم. عزیزی که‌ این خبر را درپیامی فرستاد. میدانست ناصر را مانند دیگر قلم بدستان صادق و پرتلاش و زحمت کش کردستان دوست دارم.  گاهی با هم به‌ شوخی می نشینیم! گویا باز سربسرم میگذاشت! با دو دلی و نگرانی  که‌ به‌ او زنگ زدم! با اندوه‌ صحت خبر را تایید نمود. هنوز باور نمی کنم. " نه‌، من مرگ هیچ عزیزی را باور نمی کنم." انگار دیروز بود.  که‌ تازه‌ به‌ هفته‌ نامه‌ی سیروان آمده‌ بود. جوانی پر شور که‌ با مهربانی ولبانی لبریزلبخند حرف میزد. دوستی وهمکاریمان از همانجا گل  داد. قبلا دربخش برنامه‌ رادیو کردی در تهران کار کرده‌ بود. با فروتنی مسئولیت  بخش کردی هفته‌ نامه‌ی سیروان را سالها به‌ عهده‌ داشت. جواب پیام تسلیت من برای دوستان با اندوه‌ وناباوری همراه بود. ناصر، کردستان و قلم بدستان را دوست داشت. نگاهش به‌ تحولات کردستان ایران، عراق ، ترکیه‌ و سوریه‌  کنجکاوانه‌ ، جستجوگرانه‌  و مداوم بود. همکاری دوستان قلم بدست کرد با او به‌ خاطر برخورد مودبانه‌ و گرمش کم نبود ، حتی اگر با نقطه‌ نظرهای  او هم خوانی نداشتند.  روزی که‌ بعد از بیماری جلال طالبانی ، رییس جمهور مردمی کرد کشور دوست و همسایه‌‌مان عراق " مقاله‌ی مام جلال، "چریک دیپلمات " را نوشت. در جواب  دست مریزاد من گفت: مام جلال درعراق یعنی، صلح، آشتی، دمکراسی  و باز دارنده‌ جنگ های فرقه‌ای و برادرکشی!  وجودش برای مردم  و کشور فدراتیوکشورعراق یک موهبت است."  حرفش را تصدیق کردم. اکنون ناباورانه‌ بی ادامه‌ی نوشته‌هایش، در سن جوانی سی وهفت هشت ساله‌ کوچ کرد. نوشته‌ها وتلاش های بی وقفه‌­اش درکناردیگر قلم بدستان عزیز و زحمت کش هفته‌ نامه‌ی سیروان که‌  وجودشان و راهشان در راه‌ خدمت به‌ ادب کردستان ماندگار باشد، با تمامی کش وقوس های مطبوعات و زحمت کشان این عرصه‌  که‌ افتد ودانی ، فراموش شدنی نیست.




|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


خدايا...
دو شنبه 24 / 1 / 1392 ساعت 1:5 | بازدید : 2479 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
:: خدايا يك مرگ بدهكارم و هزارن آرزو طلبكارم خسته ام يا طلبت را بده يا طلبت را بگير :: :: خداونداتودرقرآن جاویدت هزاران وعده ها دادی تومیگفتی اگراهریمن شهوت برانسان حکمفرماشد من اوراازصلیب قلب خودمصلوب خواهم خواند ولیکن من به چشم خویشتن دیدم که چشمان هوس آلودفرزندی براندام لخت مادرخود همچنان دزدانه میلغزد برادرنیمه شب ازآغوش خواهر کام میگیرد خداونداگرمردانگی این است ..به نامردی نامردان قسم نامرد نامردم اگردستم به قرآنت بیالایم ویا "میدانی "و اینگونه "میسوزم" ::


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


درس عشق
23 / 1 / 1392 ساعت 4:39 | بازدید : 5283 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
 

این روزها دلم درگیر آشفتگی هاست

خالی از پُر و پُر ز خالی

گاهی آنقـــــــــدر مشغول می شود که گویی مرا فراموش کرده و آنقـــــــــــدر غرقِ در خود است که پنداری از وجودم جداست

ای همراه همیشگی من

ای رقیب دل زار من

و ای موهبت الهی

در پِیِ پاسخ کدامین پرسش چنین عزم خود را جزم نمودی و به پیکار مجهولات شتافتی؟

کمی آرام گیر و با رقیب خود دمی  بیاسای

تا طریقت عشق  ز وی بیاموزی



|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


khodaia...
23 / 1 / 1392 ساعت 4:39 | بازدید : 3688 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
:: خدايا يك مرگ بدهكارم و هزارن آرزو طلبكارم خسته ام يا طلبت را بده يا طلبت را بگير :: :: خداونداتودرقرآن جاویدت هزاران وعده ها دادی تومیگفتی اگراهریمن شهوت برانسان حکمفرماشد من اوراازصلیب قلب خودمصلوب خواهم خواند ولیکن من به چشم خویشتن دیدم که چشمان هوس آلودفرزندی براندام لخت مادرخود همچنان دزدانه میلغزد برادرنیمه شب ازآغوش خواهر کام میگیرد خداونداگرمردانگی این است ..به نامردی نامردان قسم نامرد نامردم اگردستم به قرآنت بیالایم ویا "میدانی "و اینگونه "میسوزم" ::


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5


ثبت نام درخواست صدور سند مالکیت ثبتی
22 / 1 / 1392 ساعت 5:49 | بازدید : 6024 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
ثبت نام درخواست صدور سند مالکیت ثبتی از ۱ آبان شروع شده

برای اطلاعات بیشتر به

http://www.sabtemelk.ir/

مراجعه فرمایید

مکان ثبت نام در بوکان

کافی نت کوردلند کوچه بانک ملی



|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


www.kordstan.LXB.ir
15 / 1 / 1392 ساعت 1:57 | بازدید : 7791 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
http://www.kordstan.LXB.ir
برچسب‌ها: http://www , kordstan , LXB , ir ,


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


جنگلهای زاگرس در میان سکوت رسانه های داخلی مظلومانه می سوزند
13 / 1 / 1392 ساعت 9:21 | بازدید : 4652 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

هر کس که به غرب کردستان و شهر مریوان سفر کرده باشد،بدون شک دو چیز را هرگز فراموش نخواهد کرد،اول: کوههای سر به فلک کشیده پوشیده از جنگل وسرسبز زاگرس،دوم:دریاچه زریوار که در واقع بزرگترین چشمه آب شیرین جهان است، که نه تنها هیچ حوضه آبریزی ندارد بلکه رودخانه ای نیز از آن جاری می شود، ولی متاسفانه در چند سال اخیر هم جنگل وهم دریاچه در سراشیبی مرگ ونابودی قرار گرفته اند اینکه چه ضربه های مهلکی به یکی از زیباترین تالاب های بین الملی دنیا وارد میشود خود حکایتی دیگر دارد.

مبحث ما اینجاجنگلهای زاگرس وبلائی است که در سه سال اخیر به جان آن افتاده است فاجعه ای زیست محیطی که به علت تکرار متوالی دارد به سنتی رایج در سنوات اخیر تبدیل می شود،هر سال وهمزمان با پایان بارندگی های بهاره دستهای کینه ونفرت سیاه دلان سیاه اندیش از آستینهای کینه وجهالت بیرون می آیند و جهنمی از دود و خاکستر را برای مردم به ارمغان می آورند،به طوری که تا تاریخ 07/09/1389 هفتصدوچهل 740 مورد فقط توسط انجمن سبز چیا در جنگلهای مریوان ثبت شده است در برخی از این موارد وسعت خسارت  یک فقره آتش سوزی بیشتر از دویست 200 هکتار بوده است!!!  این آمار فقط مربوط به مریوان است اگر دیگر شهرهای  حاشیه زاگرس از ایلام وکرمانشاه تا سردشت و اشنویه و شمال غرب را  در نظر بگیریم آن وقت است که عمق فاجعه آشکار خواهد شد،که اگر این رویه همچنان ادامه یابد دور نیست روزی، که همه جنگلهای زاگرس نابود شود.فاجعه ای که بدون شک زوایا وعوارض پنهان آن تا قرنهای آینده،حتی با مدیریتی کارآمد قابل جبران نخواهد بود، در این آتش نه تنها گیاهان و درختان که منبع زندگی و ذخیره آبهای زیر زمینی اند نابود میشوند بلکه میلیونها ومیلیونها جاندار ریز ودرشت از مورچه ،مار ولاک پشت و گنجشک تا خرگوش و گرگ وحتی ببر وحیوانات بزرگتر قتل عام می شوند. اگر کسی از نزدیک  این آتش را احساس نکرده باشد شاید باور این امر برایش سخت باشد که چطور جانور چالاکی مثل ببر و گرگ در این آتش گرفتار میشود اما کسانی که در خاموش کردن آتش شرکت کرده اند میدانند که اگر بی احتیاطی کنند نه در مرکز آتش بلکه حتی در دو متری آتش نیز ممکن است جان خود را از دست بدهند چونکه نه فقط آتش بلکه دود ناشی از آن دید انسان را مختل و گیج سردرگم میکند به طوری که ممکن است در یک متری داخل آتش نتواند راه بیرون رفتن را پیدا کند.

وسعت آتش سوزیهای سه ساله اخیر جنگلهای زاگرس  بی شک قابل مقایسه با آتش سوزی های هیچ جای دنیا نیست،بنا به آمار  اداره منابع طبیعی استان کردستان پنج هزار وششصد هزار (5600) هکتار از عرصه های طبیعی استان در سال گذشته طعمه حریق شده اند!در حالی که آمارهای غیر رسمی چیز دیگری می گویندو بنا به برآورد انجمن سبز چیا  این آمار فقط در شهر مریوان سی هزار(30000)هکتار بوده است! سی هزار هکتار یعنی سیصد میلیون متر مربع از بهترین زمینهای این مملکت که در مقایسه با مناطق مرکزی وشرقی ایران اینجا  رویایی، و بدون شک بهشت روی زمین است. جنگلهایی که علاوه بر اینکه پناهگاه امنی برای گونه های نادر گیاهی و جانوری اند،همچون سدی مخملین مانع از عبور جریانهای هوای گرم وغبار از  دشت های سوزان عربی به فلات مرکزی ایران می شوند،پدیده گرد وغبار که در چند سال اخیر برای کشور ما به معضلی تبدیل شده است. حال اگر همان آمار اداره منابع طبیعی را نیز بپذیریم، بازهم وسعت  خسارت ها فاجعه بار و ترسناک است.اگر جریمه این کار را با همان جدولی که یک کشاورز ساده را با آن نه به خاطر قطع وسوزاندن درختان بلکه فقط به خاطر تخریب مراتع محاسبه کنیم تصورش را بکنید که چه زیانی را متحمل شده ایم. 

آتش سوزی دو سال پیش جنگلهای یونان هفته های متمادی سر خط اخبار رسانه های دنیا بود ولی اینجا در سکوت وتاریکی دود آگین ،نگین سبز زاگرس سه سال است تبدیل به خاکستر می شود وآب هم از آب تکان نمی خورد. همین دیروز در اخبار رسانه های داخلی خبردار شدیم که بیست هکتار از جنگلهای استان گلستان طعمه حریق شدند همه نیروهای بسیج وارتش بسیج شدند و سه فروند بالگرد به محل اعزام شدند تا آتش را خاموش کردند و خبر در همه بخشهای خبری و اکثر سایت ها منعکس شدو نظر کارشناسان محیط زیست در باره علت های احتمالی آن مورد بررسی قرار گرفت، در حالی که در مریوان تنها در یک روز (28 آبان ماه سال جاری) 28 مورد آتش سوزی رخ داد،و صدا از هیچ یک از رسانه های داخلی در نیامد!

در برنامه ای که در تلویزیون بی بی سی فارسی در مورد آتش سوزی در جنگلهای مریوان پخش شد،نظر کارشناسی کارشناس برنامه که از تهران از طریق تلفن در برنامه شرکت کرده بود جالب وخواندنی بود:آقای اسماعیل کهرم کارشناس محیط زیست و استاد دانشگاه!که پای ثابت برنامه های زیست محیطی شبکه های داخلی به عنوان کارشناس می باشد در نظرات خود بیان کردند که:منشا آتش سوزی ها دو عامل طبیعی و انسانی است.عامل طبیعی بر اثر گرمای هوا وگاهی یک قطره شبنم ممکن است کار عدسی یک ذره بین را انجام دهد وباعث آتش زدن برگها وگیاهان خشک شود،دوم عامل انسانی که ممکن است سهوی یا عمدی باشد وبه گفته ایشان عامل اصلی آتش سوزی های جنگلها در مریوان روستائیان محلی به انگیزه تخریب وتصاحب  واضافه کردن آن به زمینهای کشاورزیشان می باشند.

استدلالی که شاید بینندگان نا آگاه به منطقه را قانع میکرد ولی برای کسانی که به اکوسیستم و جغرافیای منطقه اشراف دارند مضحک و بیشتر به یک جوک شبیه بود.زیرا اولا:عموما کردستان و خصوصا مریوان منطقه ای سردسیری است ثانیا خیلی از این آتشسوزیها که من خودم شخصا در خاموش کردن آن شرکت داشته ام در دامنه رو به شرق که خورشید بعد از ظهر به آن نمی تابد( نسار) ودر ساعات نیمه شب که اصلا خورشیدی در آسمان نیست رخ داده است.ثالثا الان که فصل پاییز است  ودمای هوا همه جا سرد شده و محال است که جائی بر اثر گرمای خورشید آتش بگیرد چرا باز از شدت آتش سوزیها کم نمی شود؟

واما عامل انسانی:اولا خیلی از آتش سوزیها در مناطقی دور از زمینهای کشاورزی در روی کوهها  رخ میدهد. ثانیا:تقریبا انتهای همه زمینهای کشاورزی  حاشیه وداخل جنگل در خلال سالهای گذشته توسط جنگلداری  به وسیله گاردهای سنگین بتونی علامت گذاری شده و از همه زمینهای کشاورزی نیز نقشه هوائی و کروکی تهیه شده به نحوی که هیچ کشاورزی نمیتواند حتی یک متر از جنگل را تصاحب کند. رابعا: واز همه مهمتر در آتش سوزی های مجاور زمینهای کشاورزی خود کشاورزان بیشترین ضرر را متحمل شده اند چرا که باغات آنها نیز در آتش سوخته اند.از استدلالات علمی این استاد معروف دانشگاه! که بگذریم سه مساله مهم در این رابطه قابل تامل وبررسی است.

1. این آتش سوزیها توسط چه کسانی  وبه چه نیتی انجام میشود و آنها چه کسانی هستند که در طول این سالها هنوز کسی نتوانسته آنها را محاکمه کند؟

2.چرا در قبال فاجعه ای به این وسعت همه ساکت وبی تفاوتند؟ چرا  رسانه های داخلی  کار را به جائی رسانده اند که  مردم اطلاعات را از رسانه های خارجی کسب کنند؟

3.جدای از اینکه عاملین ومسببین این فاجعه زیست محیطی چه کسانی هستند،چرا نباید از طریق ارگانهای دولتی مرتبط چاره ای اندیشیده شود؟در اکثرکشورها در مواقع بحران وبلایای طبیعی ،پلیس وارتش بسیج میشوند،در شهری مثل مریوان که تعداد نیروهای نظامی وانتظامی با کل جمعیت بومی شهر برابری می کند چرا نباید از آنها نیز کمک گرفت؟واز همه مهمتر در حالیکه همه اعضای انجمن سبز چیا با وسایل ابتدائی مثل بیل وشاخه درختان به جنگ آتش می روند،چرا نباید از امکانات پیشرفته مثل بالگرد وکپسول آتش نشانی برای خاموش کردن آتش استفاده کرد؟ از خواب و زندگی خود مایه میگذارند وبه جنگ آتش ودود می روند. انسانهای والائی که غم طبیعت و آیندگان را در دل خود دارند، از معلم وبازاری و دانشجو گرفته تاکشاورز و راننده و ... کسانی که حتی انجمن سبز هم آمار دقیق آنها را نمی داند،نیروهای آماده ای که با صدای هر اس ام اس موبایلشان قلب آنها از ترس شنیدن آتشی دیگر می لرزد.آزاد مردانی که گاه در راستای کمک به جانداران وطبیعت خود قربانی گزیدگی گزندگان و سقوط از کوه و قهر طبیعت می شوند.

تنها امید ویگانه امدادگران جنگل که در این چند سال به یاری و نجات آن شتافته اند انسانهائی ایثارگر وگمنامی هستند که بدون هیچ گونه چشم داشتی وفقط به خاطر وظیفه انسانیشان روز وشب آنگاه که همه ما در خواب نوشین آرمیده ایم

 این آدرس سایت انجمن سبز چیای مریوان http://www.chya.org  می باشد به همه شما دوستان گرامی توصیه میکنم از آن بازدید کنید ویا مطالب و خبرهای زیست محیطی خود را به ایمیل green.chya@gmail.com بفرستید تا در صورت صلاحدید شورای سردبیری مطلب شما در ویژه نامه خبری انجمن که به صورت رایگان منتشر و پخش می شود چاپ شود.

در پایان این هم شماره 09187765338  هیئت اطفای حریق انجمن برای دوستان مریوانی که  اگر داوطلب عضویت در آن هستند ویا اگر شاهد آتشوزی جنگل بودند به انجمن گزارش دهند.

نوشته شده توسط هاواری گه ل در چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۹ ساعت 1:25


|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5


پارچه شیعریک له دوکتور په شیو
13 / 1 / 1392 ساعت 9:21 | بازدید : 5747 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

دیوه ره یه ک به سواری که ر                        رییه کی دووری گرته به ر

نه هیشت که ر پشو بدا بینی                      تا گه یشتنه بژوینی

که ر که بینی له و ناوه                               گیاو گول سه ری پیوه نا وه

میوانی گه وره ی سرووشته                       نه خیو ،نه باری له پشته!

به زه ره زه ر و غاره غار                              دنیای هه مو کرده به هار

له پر خاوه ن که ری زورزان                         هه ستی کرد وا له و دیو ته لان

هه راو و هوریا و ده نگه ده نگه                     ئیتر زانی کاری له نگه!

وتی که ره گیان!گوی گره                            ئه و ده نگه ده نگی ریگره

تا زووه وه ره بارت که م                                 له ریگران رزگارت که م

که ر دایه قاقای پیکه نین...                          وتی قوربان هاوریی شیرین!

باره که ی من له خوت بار که                       هه تا زووه خوت رزگار که

که من که ر بم،باره به ر بم                       کورتان له پشت هه شبه سه ر بم

فه رقی چییه؟ده رد هه ر ده رده                که ری تو بم،یا هی جه رده؟



|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


خالو حسین
13 / 1 / 1392 ساعت 4:54 | بازدید : 5265 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
          خالو

 حسین 

نام حسین عثمانی ازاهالی طایفه امامی  واقع دراستان  کرمانشاه  شهرستان پاوه  شهر بانه وره      لقبش فرهاد ثانی                 کاری که فرهاد انجام داد بابت عشق وجنونش به شیرین بود  وخام گفته های خسرو شد    اما خالو حسین این شیر اوژن  که قلبش به عشق  کردستان بزرگ میتپد ذهن وافکارش به یاد کردستان بزرگ ارام میگیرد  این کار خارق العاده را انجام داد فقط به عشق کردستان او کاری کرد که تمام دنیا درمقابل اراده .شجاعت.وتوانمندی وخلاقیت  کردها به  ستوه ایند         زیادند خالو حسین ها زیادند صلاح الدین ها   زیادند زیادند زیادند         ولی افسوس که جفای روزگار مجال سر بر افراشتن نمیدهد    

برچسب‌ها: "سولاکان" ,

موضوعات مرتبط: مطالب متفرقه , تاريخي , ,

|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


نيشتمانه که م
5 / 1 / 1392 ساعت 1:21 | بازدید : 6232 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

وینه ی گوندی پالنگان له هه ورامانی روژ هه لات ۷/۲/۸۶

"کوردنيوزعليرضاخان سولاکان"


|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5


New tab:
یک شنبه 2 / 1 / 1392 ساعت 22:23 | بازدید : 4586 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
www.kordstan.lxb.ir www.nian.lxb.ir www.bayan-kord.blogfa.com www.kurdpres.lxb.ir

|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


خيلي وقته بارون..
شنبه 24 / 11 / 1391 ساعت 2:16 | بازدید : 4079 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
خیلی وقته دیگه بارون نزده رنگ عشق به این خیابون نزده خیلی وقته ابری پر پر نشده دل آسمون سبک تر نشده مه سرد رو تن پنجره ها مثله بغضه توی سينه ی منه ابر چشمام پر اشکه ای خداوقتشه دوباره بارون بزنه خیلی وقته که دلم برای تو تنگ شده قلبم از دوری تو بدجوری دلتنگ شده بعد تو هیچ چیزی دوست داشتنی نیست کوه غصه از دلم رفتنی نیست
برچسب‌ها: "عليرضاحسيني سقز" ,


|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


حكايت من
دو شنبه 21 / 11 / 1391 ساعت 3:46 | بازدید : 4653 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
حکایت حکـــــــــــــــــــــایت من… حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت… دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت… حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد… زخم داشت اما ننالیـــــــــــــــــــــد… گریه کرد اما اشک نریخـــــــــــــــــت… حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه… پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــود…
برچسب‌ها: "عليرضاحسيني" ,


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


خوشگلترین دخمل جهان
10 / 11 / 1391 ساعت 3:23 | بازدید : 1820 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

.

.

.

.

نیشخندhalehoole

برچسب‌ها: "رضاسيدرشيد , عليرضاحسيني سقز , موكريان نيوز , آژانس خبري كردنيوز , خبرهاي سياسي كردستان , كوردپرس , نيان آنلاين , رضارشيدkurdnews , alireza hosaini kurdnews , tehran univercity , saghez news , kurdpres reza rasid , saqqez ava , kurdland , عليرضاحسيني كردنيوز" ,


|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


حرم
9 / 11 / 1391 ساعت 7:4 | بازدید : 6376 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

 

خدا...

یک سال را به خاطر یک ماه زنده ام

دنیای من بدون محرم نمی شود



|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


داستان زنی خود ساخته
3 / 11 / 1391 ساعت 1:3 | بازدید : 4254 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

داستان زنی خود ساخته !! ( رازهای موفقیت )

 

برچسب‌ها: "رضاسيدرشيد" ,


|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


عشق امروز!
28 / 10 / 1391 ساعت 1:35 | بازدید : 4915 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
این روزها دختر ها و پسر هااز عشق و دوستی هیچ نفعی نمیبرند!اونایی که منفعت میبرند : رستوران ها_کافی شاپ ها_ همراه اول ایرانسل_مانتوفروشها_ادكلن فروشهاوآرايشي فروشها


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


طراحي و فروش نرم افزار
28 / 10 / 1391 ساعت 1:35 | بازدید : 5524 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
به زودي تيم طراحي و فروش نرم افزار سايت كامياران شاپ تشكيل مي شود منتظر خبرهاي بعدي ما باشيد.



|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


آموزش ICDL
28 / 10 / 1391 ساعت 1:35 | بازدید : 6814 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

آموزش مبانی کامپیوتر دانلود

آموزش سیستم عامل Dos دانلود

 آموزش سیستم عامل Windows Xp دانلود

آمورش Word 2003 دانلود

آموزش Excel 2003 دانلود

آموزش Access 2003 دانلود

آموزش Powerpoint 2003 دانلود



|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


غرور
27 / 10 / 1391 ساعت 1:24 | بازدید : 5744 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

اگر به فردا غره باشی امروز شکست میخوری      (مثل یونانی)



|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


مروري برتاريخ
27 / 10 / 1391 ساعت 1:24 | بازدید : 4979 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

عبرت از تاریخ

"""""""""""""""

در دهم  محرم سال ۶۱ هجری، سپاهیان یزید، خلیفه ی اموی، به هدایت عبیدالله بن زیاد والی کوفه و به

فرماندهی عمربن سعد، در صحرای  کربلا (نینوا) راه را بر کاروان امام حسین(ع)  که عازم  کوفه  بود،

بستند وایشان و بیش از ۷۲ نفراز یاران و همراهانش را به دلیل نپذیرفتن بیعت خلیفه ی ناصالح  اموی،

به شهادت رساندند. فاجعه ی شهادت امام حسین (ع) و یارانش خاطر مسلمانان را به شدت آزرده ساخت.

از آن تاریخ قیام هایی هم چون توابین، علیه بنی امیه صورت گرفت.  

در سال ۶۶ هجری مختار بن ابی عبیده ی ثقفی به خون خواهی  شهدای کربلا قیام کرد و عبیدالله بن زیاد

وعده ای از قاتلان  شهدای  کربلا  را کشت. اما  دیر زمانی نگذشت  که  مصعب بن زبیر،  برادر عبدالله،

به کوفه آمد  و مختار را به  قتل رساند و خود بر کوفه مسلط شد.  در سال ۷۱ هجری عبدالملک مروان،

خلیفه ی اموی، پس از تثبیت حکومت خود  در دمشق، کوفه را نیز تصرف کرد  و مصعب  را از بین برد.

میرزا صادق تفرشی ، شاعر دوره ی نادر، در قطعه ای  زیبا این وقایع را به نظم کشیده است:

 نادره  پیری  ز  عرب   هوشمند                                                

                                                                  گفت  به عبدالملک از روی پند

                          زیر همین  قبه  و  این     بارگاه

                                                                   روی همین مسند این تکیه گاه

                          بودم  و      دیدم     بر   ابن زیاد   

                                                                   آه  چه  دیدم که دو چشمم مباد

                          تازه   سری  چون   سپر  آسمان

                                                                    طلعت خورشید ز رویش نهان

                          بعد   ز  چندی  سر  آن  خیره سر

                                                                     بد  بر  مختار  به  روی  سپر

                          بعد که مصعب  سر و سردار  شد

                                                                     دست خوش وی سر مختار شد

                           این سر  مصعب به  تقاضای کار

                                                                    تا  چه  کند  با  تو  دگر  روزگار



|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


سيرتاريخ علمي ايران
27 / 10 / 1391 ساعت 1:24 | بازدید : 4770 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

تدبیر پزشک ایرانی

 

**********

**********

**********

در سیر تاریخ علمی ایران زمین، دانشمندان ایرانی  تلاش های بزرگی کرده و سوابق درخشانی را از خود

به یادگار گذاشته اند. محمد بن زکریای  رازی ــــ که  اروپایی ها وی را Rhazes می گویند ــــ پزشک و

دانشمند ایرانی است. وی هم در علم پزشکی استاد بود و هم درکیمیا(شیمی) دست داشت. آثار رازی نشان

از توجه وی به دانش تجربی دارد. مرحوم دکتر زرین کوب به نقل از منابع متقدم می نویسد:

می گویند زمانی رازی خواست  در بغداد  بیمارستانی  بسازد؛ گوسفندی را کشت و قطعه های گوشت آن را

در محله های مختلف شهر بیاویخت و به  هر محله سرکشی  می کرد و سر انجام  بیمارستا ن  خود  را  در

محله ای ساخت  که گوشت در آن جا دیرتر فاسد گشته بود.

""""""""""""""""""""""""""""""

بر گرفته از: کارنامهء اسلام، ص ۵۳؛ با اندکی تصرف در متن. 



|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


باتعدادي طنزتاريحي
27 / 10 / 1391 ساعت 1:24 | بازدید : 5285 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

" " چند طنز تاریخی " "

:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::: 

۱ـــ خلفای  عباسی  هر یک  لقبی داشتند مانند المتوکل بالله یا الناصر لدین لله  و... می گویند

روزی یکی از خلفای ستمکار عباسی به  ندیم خود  گفت: می خواهم  لقبی هم  چون اجدادم

برایم بیابی. ندیم اندکی فکر کرد و گفت: خلیفه  به سلامت! لقبی  بهتر از نعوذ بالله برای شما

نمی یابم!!!


۲ـــ گویند شخص کوتاه قامتی از دست ستمگری به انوشیروان شکایت کرد. شاه گفت: گمان

نمی کنم که راست  بگویی! زیرا آدم های کوتاه قامت معمولا" خود حیله گر و  ستمگرند! مرد

شاکی گردن کج کرد و گفت: قربانت گردم! آن که بر من ستم کرده ازمن کوتاه تر است!


۳ـــ روزی انوری، شاعر  معروف، از  بازار بلخ می گذشت.  تجمعی دید. پیش  رفت و سری در

میان کرد.مردی را دید که بر بلندی رفته و قصاید او را به نام خود می خواند!  انوری فریاد کرد:

ای مرد این قصاید  انوری است که می خوانی!  مرد با خون سردی گفت:  خوب!  چه اشکالی

دارد؟ انوری خود من هستم!!! انوری  لبخند تلخی زد و  گفت:شعر دزد شنیده بودم! اما شاعر

دزد ندیده بودم!!!


۴ـــ مَحرم یکی از شاعران معاصر ناصرالدین شاه  بود. روزی به حضور وی رفت و  پس از ادای

سلام واحترام گفت: قبله ی عالم  به سلامت! جان  نثار یک مصرع شعر سروده ام، اما هر چه

فکر می کنم نمی توانم  مصرع دوم آن را بگویم! شاه پرسید: آن مصرع  چیست؟ مَحرم گفت:

دیوانه شود مَحرم ، در ماه مُحَرم...

ناصرالدین شاه که خود طبع شعر داشت، فی البداهه گفت:

در ماه صفر هم، ده ماه دگر هم...



|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


قران وتاريخ
27 / 10 / 1391 ساعت 1:24 | بازدید : 5117 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

قرآن می فرماید:

فایده ی تاریخ فکر کردن است


" فاقصص القصص لعلهم یتفکرون"

::داستان ها را تعریف کن تا آن ها تفکر کنند::

سوره اعراف، آیه ی ۱۷۶



|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


عشق من باييز
27 / 10 / 1391 ساعت 1:24 | بازدید : 5595 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
عشق من پائیز آمد مثل یار باز هم، ما باز ماندیم از بهار احتراق لاله را دیدیم ما گل دمید و خون نجوشیدیم ما باید از فقدان گل خونجوش بود در فراق یاس، مشكی پوش بود یاس بوی مهربانی می‌دهد عطر دوران جوانی می‌دهد یاس‌ها یادآور پروانه‌اند یاس‌ها پیغمبران خانه‌اند یاس ما را رو به پاكی می‌برد رو به عشقی اشتراكی می‌برد یاس در هر جا نوید آشتی ست یاس دامان سپید آشتی ست در شبان ما كه شد خورشید؟ یاس! بر لبان ما كه می‌خندید؟ یاس! یاس یك شب را گل ایوان ماست یاس تنها یك سحر مهمان ماست بعد روی صبح پرپر می‌شود راهی شب‌های دیگر می‌شود یاس مثل عطر پاك نیت است یاس استنشاق معصومیت است یاس را آیینه‌ها رو كرده‌اند یاس را پیغمبران بو كرده‌اند یاس بوی حوض كوثر می‌دهد عطر اخلاق پیمبر می‌دهد حضرت زهرا دلش از یاس بود دانه‌های اشكش از الماس بود داغ عطر یاس زهرا زیر ماه می‌چكانید اشك حیدر را به چاه عشق محزون علی یاس است و بس چشم او یك چشمه الماس است و بس اشك می‌ریزد علی مانند رود بر تن زهرا " گل یاس كبود " گریه آری گریه چون ابر چمن بر كبود یاس و سرخ نسترن گریه كن حیدر! كه مقصد مشكل است این جدایی از محمد مشكل است گریه كن زیرا كه دخت آفتاب بی خبر باید بخوابد در تراب این دل یاس است و روی یاسمین این امانت را امین باش ای زمین گریه كن زیرا كه كوثر خشك شد زمزم از این ابر ابتر خشك شد نیمه شب دزدانه باید در مغاك ریخت بر روی گل خورشید، خاك یاس خوشبوی محمد داغ دید صد فدك زخم از گل این باغ دید مدفن این ناله غیر از چاه نیست جز تو كس از قبر او آگاه نیست گریه بر فرق عدالت كن كه فاق می‌شود از زهر شمشیر نفاق گریه بر طشت حسن كن تا سحر كه پر است از لخته ی خون جگر گریه كن چون ابر بارانی به چاه بر حسین تشنه لب در قتلگاه خاندانت را به غارت می‌برند دخترانت را اسارت می‌برند گریه بر بی‌دستی احساس كن! گریه بر طفلان بی عباس كن! باز كن حیدر! تو شط اشك را تا نگیرد با خجالت مشك را گریه كن بر آن یتیمانی كه شام با تو می‌خوردند در اشك مدام گریه كن چون گریه ی ابر بهار گریه كن بر روی گل‌های مزار مثل نوزادانی كه مادر مرده‌اند مثل طفلانی كه آتش خورده‌اند گریه كن در زیر تابوت روان گریه كن بر نسترن‌های جوان گریه كن زیرا كه گل‌ها دیده‌اند یاس‌های مهربان كوچیده‌اند گریه كن زیرا كه شبنم فانی است هر گلی در معرض ویرانی است ما سر خود را اسیری می‌بریم ما جوانی را به پیری می‌بریم زیر گورستانی از برگ رزان من بهاری مرده دارم ای خزان زخم آن گل بر تن من چاك شد آن بهار مرده در من خاك شد ای بهار گریه بار نا امید ای گل مأیوس من! یاس سپید


|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


تماس باما
25 / 10 / 1391 ساعت 7:5 | بازدید : 5184 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
تماس بامديروبسايت كوردنيوزازطريق ايميل زيرانجام ميشودوهرروزبه صورت تمام وقت آماده به تماسهاي كاربران محترم ترتيب اثرداده ميشود. باتشكرمديروبسايت كوردنيوزkurdnews"رضاسيدرشيد" apoo188‎@hotmail.com


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


به پرشین بلاگ خوش آمدید
16 / 10 / 1391 ساعت 8:29 | بازدید : 4806 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
بنام خدا

كاربر گرامي

با سلام و احترام

پيوستن شما را به خانواده بزرگ وبلاگنويسان فارسي خوش آمد ميگوييم.
شما ميتوانيد براي آشنايي بيشتر با خدمات سايت به آدرس هاي زير مراجعه كنيد:

http://help.persianblog.ir براي راهنمايي و آموزش
http://news.persianblog.ir اخبار سايت براي اطلاع از
http://fans.persianblog.ir براي همكاري داوطلبانه در وبلاگستان
http://persianblog.ir/ourteam.aspx اسامي و لينك وبلاگ هاي تيم مديران سايت

در صورت بروز هر گونه مشكل در استفاده از خدمات سايت ميتوانيد با پست الكترونيكي :
support[at]persianblog.ir

و در صورت مشاهده تخلف با آدرس الكترونيكي
abuse[at]persianblog.ir
تماس حاصل فرماييد.

همچنين پيشنهاد ميكنيم با عضويت در جامعه مجازي ماي پرديس از خدمات اين سايت ارزشمند استفاده كنيد:
http://mypardis.com


با تشكر

مدير گروه سايتهاي پرشين بلاگ
مهدي بوترابي

http://ariagostar.com


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


دوتارفيق...
16 / 10 / 1391 ساعت 5:49 | بازدید : 2876 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
دو تا رفیق عاشق یک دخترمیشن دختره میگه من 2 جام مشروب برای شما میارم تو یکیش زهر ریختم.... هرکس زنده بمونه اون با من ازدواج میکنه...! ... رفیق اولی میخوره میگه:به سلامتی این که من بمیرم و رفیقم به عشقش برسه، رفیق دومی میخوره میگه: به سلامتی این که من بمیرم و رفیقم به عشقش برسه. بعد دختره یه پیک میخوره میگه زهر تو این بود! میخورم به سلامتی این که رفاقت این دو رفیق به هم نخوره.


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


جواب مرك به سوال زندكي!
یک شنبه 15 / 10 / 1391 ساعت 23:51 | بازدید : 4962 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
زندگی به مرگ گفت: زندگی به مرگ گفت : چرا آمدن تو رفتن من است ؟ چرا خنده ی تو گریه ی مناست ؟ مرگ حرفی نزد!!! زندگی دوباره گفت : من باآمدنم خنده می آورم و تو گریه من با بودنم زندگیمی بخشم و تو نیستی مرگ ساکت بود زندگی گفت : رابطه ی من و تو چه احمقانه است !!! زنده کجا ، گور کجا ؟ دخمه کجا، نور کجا ؟ غصه کجا ، سور کجا ؟ اما مرگ تنها گوش می داد زندگی فریاد زد : دیوانه ، لااقل بگو چرا محکوم به مرگم ؟؟؟ و مرگ آرام گفت : تا بفهمی که تو و دیوانگی و عشق و حسرت چه بیهوده اید
برچسب‌ها: "عليرضاحسيني" ,


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


مطلبي دررديكه شبهه برسرشهادت كربلاييان حسيني
13 / 10 / 1391 ساعت 2:53 | بازدید : 4450 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

امروز به شبهه بسیار خنده داری برخورد کردم که به اصطلاح علمی شبهه‌پراکنان و معاندان گح اندیش اهل بیت دروست شده است .

لذا بر خود دانستم به حق مسلمانیم که تمام حجتش با حسین ابن علیست به صورت بسیار ساده جواب ایشان را بدهم .

و اما بعد...مدد از حضرت ارباب...

معاندان اهل بیت گویند:

در کربلا رود فرات بوده است , چگونه می شود سرزمینی در کنار یک رود صحرا و بیابان و بی آب و علف باشد؟ در کنار رودخانه ها جلگه و زمین های حاصل خیز به وجود می آید.!! واقعیت این است که اطراف فرات را نیز مانند سایر رودخانه ها، جلگه ها و زمین های حاصل خیز تشکیل میدهد و کربلا نیز سرزمینی سرسبز است!!!
------------------------------------------------
جواب این شبهه:

چنین نیست که در هیچ کجای کره‌ی زمین، برای رودخانه‌ها حاشیه‌ی بیابانی وجود نداشته باشد. هنوز که هنوز است، حواشی بسیار طولانی‌ای در امتداد فرات (چنان چه در عکس فضایی از مسیر فرات مشهود است) و بسیاری از رودخانه‌های دیگر، بیابان است. وانگهی چه کسی گفته که جلگه‌های حاشیه‌ی هر رودخانه‌ای حتماً مانند جلگه‌های گیلان و مازندران سر سبز است؟ گاه (چنان چه در همین عکس این پست نیز مشخص است)، جلگه‌ای کوچک به وجود می‌آید و گاه ممکن است که طول جلگه نیز در مسیر رودخانه زیاد باشد، اما عرض آن، ده، بیست یا سی‌متر بیشتر نباشد و مابقی سرزمین خشکی باشد.

آن چه بیان شد، در رد ادعاهای به اصطلاح علمی شبهه‌پراکنان بود.

اما راجع به «کل منطقه‌ی کربلا»، کسی نگفته که بیابان بی‌آب و علف و لم یزرع (مانند کویر لوت) بوده است. بلکه آنجا نیز نه تنها حاشیه‌ی جلگه‌ای داشت، بلکه نخلستان هم داشت. چنان چه در تاریخ می‌خوانید که ضاربین دستان مبارک حضرت عباس (ع) در پشت نخل کمین کرده بودند.
اما بدیهی است که جنگ در ناحیه‌ی جلگه‌ای و داخل نخلستان‌ها واقع نشد، بلکه در زمینی باز که فاصله‌ی طولی کوتاهی با رودخانه داشت صورت پذیرفت و طبیعی هم این است که جنگ تن به تن در زمین باز صورت پذیرد. البته گاهی هم جنگ‌های تن به تن به داخل نخلستان‌های حاشیه کشیده می‌شد.

پس، این که کربلا در حاشیه‌ی فرات بوده و حواشی رودخانه‌ها همیشه جلگه‌ای است ... و دیگر بهانه‌ها، دلیل نمی‌شود که اولاً حاشیه‌ی فرات مانند حواشی سرسبز و خنک «می‌سی‌سی‌پی» باشد و ثانیاً هیچ منطقه‌ی خالی و غیر سر سبزی برای جنگ نداشته باشد. لذا در آن منطقه نیز درختان نخل وجود داشت، اما جنگ در منطقه‌ای نه به وسعت زیاد، اما خشک و کمی دور از رودخانه در گرفت.



|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


صاحب زمان
3 / 10 / 1391 ساعت 2:52 | بازدید : 5377 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

سالهای پیش بال آسمانی داشتیم

بال پرواز کران تا بی کرانی داشتیم

روزها گردی اگر بر روی دلها می نشست

شب که می شد سنت خانه تکانی داشتیم

نذری روز ظهر مهدی موعودمان

صبح ها ، چله به چله ، عهد خوانی داشتیم

گاه گاهی جمعه ها اهل زیارت می شدیم

گاه گاهی میل سجده ، جمکرانی داشتیم

ثانیه ثانیه هامان پای آقا می گذشت

آی مردم ، یک زمان ،صاحب زمانی داشتیم

آی مردم ، یک زمان ، صاحب زمانی داشتیم

برچسب‌ها: "اهل دل , رضارشيد" ,


|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


درباره رشته پزشکی برای علاقه مندان
1 / 10 / 1391 ساعت 7:55 | بازدید : 4389 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
 


هدف :
هدف تربيت پزشك عمومي با خصوصيات زير است:
1)در راه آشنايي بيشتر با مكتب و تزكيه و تعالي روح كوشا باشد. كمك به تامين بهداشت و درمان دردهاي مردم را وسيله‌اي براي رضاي خدا و تقرب به او بداند.
2)با فرهنگ اسلامي و نظام جمهوري اسلامي آشنا باشد و خود را ملزم به رعايت قوانين و مقررات حاكم به جامعه اسلامي بداند.
3) از شناخت مسائل عمده بهداشت و درمان و نظام ارائه خدمات بهداشتي و درماني كشور به قدر كافي برخوردار و از مسئوليت‌ها و وظايف خود در اين نظام آگاه باشد.
4)قابليت علمي و عملي كافي در تشخيص بيماري‌ها و ارجاع بيماران به سطوح بالاتر بهداشتي و درماني كشور و شركت در برنامه‌هاي پيشگيري و بهداشت عمومي را دار باشد.
5) قادر به استفاده از آخرين منابع علمي و بهره‌گيري از اطلاعات جديد كار خود باشد.
دوره آموزش دكتراي حرفه‌اي پزشكي شامل مراحل زير است:
الف ) علوم پايه: طول اين دوره 2 سال است كه در پايان اين دوره دانشجو در آزموني شامل كليه دروس اين دوره شركت مي‌كند و در صورت موفقيت به دوره بعدي راه مي‌يابد. هر دانشجو حداكثر دوبار مي‌تواند در اين آزمون شركت كند.
ب ) فيزيوپاتولوژي : طول اين دوره 6 ماه است و طي آن دانشجو ضمن آگاهي از مباني فيزيولوژيك ، با مكانيزم بيماريها و عوامل موثر در آنها به طريق تحليل گرانه آشنا مي‌شود و نشانه‌هاي بيماريها و تشخيص و درمان آنها را ياد مي‌گيرد.
ج ) كارآموزي باليني : طول اين دوره 20 ماه است و هدف شناخت آثار و علائم بيماريها از ديدگاه باليني و آزمايشگاهي به دست آوردن توانايي‌هاي لازم در به كاربردن انديشه ، استدلال و نتيجه‌گيري سريع، به منظور برخورد منطقي و صحيح با بيمار و طراحي عمليات پيشگيري درماني است.
د) كارورزي باليني: طول دوره 18 ماه است و هدف پرورش مهارتها، تقويت قدرت تصميم‌گيري ، افزايش اتكاء به نفس و تكميل پرورش انديشه از طريق رويارويي مستقيم كارورز با مسائل بهداشتي ، درماني و تقبل مسووليت مستقيم امور بهداشتي، درماني به عهده همه است.
هـ ) كارورزي: دانشجويان قبل از شروع مرحله كارورزي ، در كنكور كارورزي كه شامل كلياتي از دروس پايه و اصلي و عمومي فيزيولوژي علوم باليني است و به طور سراسري برگزار مي‌شود شركت مي‌كنند چون گذراندن موفقيت‌آميز اين آزمون براي راه‌يابي به دوره كارورزي ضروري است. فارغ‌التحصيلان ملزم به خدمت در مناطق محروم كشور هستند.
تواناييهاي فارغ‌التحصيلان
فارغ‌التحصيلان اين رشته مي‌توانند بعد از پايان تحصيلات، مسووليتهاي متفاوتي را عهده‌دار شوند، از آن جمله مي‌توان به موارد زير اشاره نمود:
1)تشخيص – درمان و پيگيري بيماران در مطبهاي شخصي، درمانگاهها و بيمارستانها.
2) مديريت و سرپرستي مراكز ارائه خدمات بهداشتي و درماني.
3)مشاركت در امر تحصيلي و پژوهشي در ارتباط با بيماريهاي مختلف.
دوره پزشكي شامل 4 مرحله : علوم پايه ، فيزيوپاتولوژي (نشانه‌شناسي) ، كارآموزي و كارورزي مي‌باشد. مرحله علوم پايه درواقع عامل ارتباطي‌اي بين درسهاي دبيرستان و پايه با درسهاي تخصصي پزشكي است، بدين ترتيب كه شامل آن قسمت از درسهاي پايه است كه به بدن انسان مربوط مي‌شود؛ براي مثال، بيوشيمي قسمتي از علم شيمي است كه در مورد شيمي بدن موجود زنده (در اين‌جا انسان)‌ صحبت مي‌كند و همين‌طور ساير درسهاي اين مرحله كه در بخش درسها شرح داده مي‌شوند. مرحله شناخت نشانه و علايم بيماري و چگونگي پيدايش علايم بيماري، در ارتباط با عامل بيماري‌زا و چگونگي پيدا كردن آن در معاينه‌ها و آموزش نظري دستگاههاي تشخيص ، بدون توجه به درمان است. در اين دوره ، دانشجو مفهوم بيماري و علايم آن و نحوه تشخيص آن را به صورت نظري مطالعه نموده،‌ چگونگي آن را با توجه به درسهاي علوم پايه فرا مي‌گيرد.
مرحله بعدي شامل دوره كارآموزي (استاژري) است كه دانشجو در اين مرحله ، به بيمارستان و بالين بيماران مي‌رود و در كنار درسهاي نظري، روشهاي تشخيص و درماني را در بالين بيمار مي‌آموزد. در اين قسمت، استادان در مورد هر بيمار، توضيحات لازم را به دانشجويان ارائه مي‌دهند و دانشجو نيز زيرنظر استاد، فرآيندهاي معاينه باليني و فنون تشخيص را به كار مي‌برد و شيوه درمان و تجويز دارو را نيز در هر مورد مي‌آموزد. در اين مرحله درسهاي نظري نيز ارائه مي‌شود كه مكمل كار باليني در بخش خواهد بود.
مرحله بعد دوره كارورزي (انترني) است ، دانشجو پس از فراگيري راههاي تشخيص و درمان به صورت مستقل و با نظارت كلي روزانه استادان ، اقدام به بيماريابي، تشخيص و درمان نموده، مواد آموخته شده در مرحله كارآموزي (استاژري) را در عمل به كار مي‌برد و تجربه مي‌اندوزد.
در كل دوره پزشكي عمومي دو امتحان اصلي (حياتي) وجود دارد كه شامل امتحان جامع علوم پايه و ديگري امتحان جامع پرانترني مي‌باشد. قبولي در اين دو امتحان، لازمه ورود به مرحله بعدي است.
آينده شغلي ، بازار كار ، درآمد:
عمده‌ترين موقعيتهاي شغلي كه بيشتر پزشكان مي‌توانند جذب آنها شوند، عبارتنداز:
الف ) مطبهاي شخصي كه بر حسب تمايل پزشك و نياز منطقه در شهرها و روستاها داير مي‌گردد و پزشكان ويزيت مراجعان را در مطبها انجام مي‌دهند.
ب ) بيمارستانها و درمانگاههاي خصوصي و دولتي كه در آنها پزشكان به تشخيص و درمان بيماريهاي مراجعان خود مي‌پردازند.
ج ) مراكز بهداشتي درماني شهري يا روستايي كه اغلب مديريت و سرپرستي اين مراكز به عهده پزشكان عمومي مي‌باشد و همچنين اين مراكز از پزشكان عمومي براي تشخيص، درمان و پيگيري بيماريها نيز استفاده مي‌نمايند.
توانايي‌هاي مورد نياز و قابل توصيه :
سلامت تن و روان برابر ضوابط مربوط به تشخيص كميسيون پزشكي متعهد وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي براي داوطلبان رشته پزشكي امري ضروري است.
علاوه بر آن داوطلبان ورود به رشته پزشكي بايد از دانش و علاقه بالايي در زمينه درسهاي زيست‌شناسي و علوم پايه نيز برخوردار بوده، دقت كافي و حوصله زياد در زمينه فراگيري جزئيايت مربوط به بيماري‌هاي مختلف را داشته باشند.
وضعيت ادامه تحصيل در مقاطع بالاتر :
ادامه تحصيل دانشجويان رشته پزشكي بعد از اتمام دوره پزشكي عمومي در دو مرحله امكان‌پذير است:
الف ) ادامه تحصيل در رشته‌هاي تخصصي باليني كه داوطلب بعد از قبولي در امتحان پذيرش دستياري سراسري كشور مي‌تواند در رشته‌هاي تخصصي كه در حال حاضر در داخل كشور ارائه مي‌شوند ادامه تحصيل دهد.
رشته‌هاي تخصصي باليني در حال حاضر شامل 23 رشته مي‌باشد كه عبارتند از : جراحي عمومي ،‌ جراحي مغز و اعصاب، جراحي استخوان و مفاصل (ارتوپدي) ، جراحي كليه و مجاري ادراري تناسلي (ارولوژي) ، بيماريهاي اعصاب، بيماريهاي داخلي ، بيماريهاي عفوني و گرمسيري ، بيماريهاي قلب و عروق ، بيماريهاي كودكان، بي‌هوش ، پزشكي اجتماعي، پزشكي هسته‌اي ، آسيب‌شناسي (پاتولوژي) ، پوست ، پزشكي فيزيكي و توان‌بخشي، چشم‌پزشكي ، پرتودرماني (راديوتراپي) ، پرتوشناسي تشخيصي (راديولوژي) ، زنان و زايمان ، روان‌پزشكي، گوش و حلق و بيني ، پزشكي قانوني و طب كار مي‌باشد.
ب) ادامه تحصيل در رشته‌هاي علوم پايه ، فارغ‌التحصيلان رشته پزشكي مي‌توانند در تخصصهاي علوم پايه پزشكي نظير فيزيولوژي ، ايمونولوژي، ژنتيك، ويروس‌شناسي پزشكي، ميكروب‌شناسي پزشكي ، انگل‌شناسي پزشكي، بيوشيمي ، آمار حياتي و تغذيه نيز شركت نمايند.
دوره علوم پايه
مرحله علوم پايه، اولين مرحله آموزش پزشكي بوده، مدت اين مرحله دو سال است. در اين مرحله ، دانشجويان بخش اول درسهاي عمومي و درسهاي پايه و اصلي را مي‌گذرانند. هدف از اين مرحله، آموزش ساختمان بدن انسان و اعمال فيزيولوژيك و نقش آن در سلامت انسان و همچنين شناخت عوامل بيولوژيك بيماري‌زا و شيوه‌هاي دفاعي بدن در برابر آنها و اصول آسيبهاي بدن انسان و آشنا ساختن دانشجو با اصول مسائل بهداشتي است. دانشجويان بايد در هر نيمسال تحصيلي 20 واحد درسي ارائه شده از طرف دانشكده را به طور اجباري بگذرانند. حداكثر زمان مجاز براي گذراندن اين مرحله 3 سال است .
در ذيل به شرح برخي از اين درسها مي‌پردازيم :
بيوشيمي: مربوط به بدن موجودات زنده و انسان است. در اين درس، با شيمي آلي مولكولها و اتمها و واكنشهاي آنها در بدن آشنا مي‌شويم.
آناتومي: در آناتومي، دانشجو با كليه ساختهاي بدن شامل انواع ماهيچه‌ها ، استخوانها، اعصاب و احشا و با محل آنها و اعضاي مجاور آنها به طور دقيق و در حالت طبيعي بدن، آشنا مي‌شود، به طوري كه بتواند اجزاي هر ناحيه را به صورت سه بعدي شناسايي كند.
فيزيولوژي : در اين درس چگونگي عملكرد اندامها و بافتها مورد مطالعه قرار مي‌گيرد؛ به اين ترتيب كه دانشجو بعد از آشنايي با آناتومي و بافت‌شناسي اندامها با شيوه عمل آنها در شرايط مختلف و در وضعيتهاي ويژه آشنا مي‌شود.
ايمونولوژي: اين درس به بررسي سازمان دفاعي بدن ، سلولهاي دفاعي و واكنشهاي موثر در اين شبكه مي‌پردازد.
انگل‌شناسي: اين درس به انگلهاي موثر در ايجاد بيماريهاي انساني اعم از حشرات ، كرمها ، قارچهار و غيره مي‌پردازد. در اين درس‌، اين انگلها به طور دقيق شناسايي شده، در درس عملي نيز مورد بررسي قرار خواهد گرفت و به اين وسيله چشم دانشجو با انواع انگلها آشنا مي‌گردد.
پاتولوژي عمومي : در اين درس انواع آسيبهاي بافتي و تغييرهاي بافتهاي بدن در هنگام بروز يك ناهنجاري ، تحريك و يا آزار مورد بررسي قرار مي‌گيرد.
دوره فيزيوپاتولوژي (نشانه شناسي)
مدت مرحله دوم شش ماه است. در اين مرحله دانشجو پس از اين كه با آموختن درسهاي فيزيولوژي به چگونگي عملكرد طبيعي سازمان بدن پي‌ برد و در درس پاتولوژي وضعيت واكنشهاي بدن در بيماري و تغييرهاي بافتها را در هنگام ورود عوامل مضر به خوبي فراگرفت، به مرحله‌اي مي‌رسد كه اكنون بايد بتواند با تلفيق اين دو ، واكنشهاي بدن را در هنگام يك بيماري از زمان شروع تا انتهاي آن دنبال كرده، سلسله توالي نشانه‌هاي آشكار و ماهيت يكايك آنها را شناسايي كند.
در اين قسمت دانشجو در مقطعهايي كه با عنوان كورس (دوره)‌از آن ياد مي‌شود، يك سرفصل از بيماريهاي داخلي مثل بيماريهاي خون را به طور مشروح مطالعه مي‌كند و در هر قسمت، عوامل شروع كننده، شيوه عمل، واكنش بدن ، سير بيماري و نشانه‌هاي اختصاصي مربوط را بررسي مي‌نمايد. اين مطالعه صرفا شامل نشانه‌شناسي بيماريهاست و شامل مباحث درمان و تشخيص در بالين بيمار و معاينه‌هاي فيزيكي نمي‌شود. در اين دوره دانشجو، فارماكولوژي را به صورت مروري كلي بر دسته‌هاي دارويي و چگونگي اثر داروها، مي‌گذراند. اين آشنايي با فارماكولوژي به صورت كلي بوده، دسته‌هاي اختصاصي داروها و راههاي تجويز آنها رد هر بيماري ، در فارماكولوژي اختصاصي به طور مشروح مورد مطالعه قرار خواهد گرفت.
دوره كارآموزي (استاژري)
دوره سوم كه از آن به عنوان دوره كارآموزي ياد مي‌شود، شامل دو مجموعه درسهاي نظري و كار عملي است. اساس تدريس درسهاي نظري مانند ساير درسهاي علوم پايه و فيزيوپاتولوژي است ولي در برنامه عملي، دانشجو در بالين بيمار با مجموعه‌اي از دانسته‌هاي نظري خود با نشانه‌هاي بيماي به صورت مستقيم مواجه مي‌شود و با صحبت با بيمار و به دست آوردن تاريخچه بيماري، نوع آن را تشخيص داده، اقدامهاي درماني لازم را فراخواهد گرفت. برنامه كار در دوره كارآموزي به طور خلاصه شامل كنفرانسهاي صبحگاهي در مورد بيماران بستري در بخش، صحبت در بالين توسط استاد مربوط و يادگيري معاينه‌ها و گرفتن شرح حال، انجام كارهاي تشخيصي و تا حدودي نسخه‌نويسي است. عموما درسهاي نظري بعد از ظهرها تدريس مي‌شود و صبحها به كار در بيمارستان و برنامه‌هاي آن اختصاص دارد. زمان گذراندن كارآموزي باليني به طور مطلوب 20 ماه و حداكثر 27 ماه است كه طي آن ، دوره‌هاي داخلي ، جراحي ،‌ كودكان ، زنان و زايمان ، چشم ، گوش و حلق و بيني ، روان‌پزشكي ، راديولوژي و پوست و واحدهاي باقي مانده درسهاي عمومي گذرانده مي‌شود. محل گذراندن كارآموزيها بيمارستانهاي آموزشي است.
دوره كارورزي (انترني)
دوره انترني يا كارورزي در واقع نقطه عطف آموزش باليني دانشجويان رشته پزشكي است. كارورز پس از آموختن علوم پزشكي و گذراندن يك دوره كارآموزي باليني در تمام بخشهاي بيمارستاني، اينك بدان حد از اطلاعات پزشكي و قضاوت باليني رسيده است كه به طور مستقل در مواجهه با بيماران قرار بگيرد و با به كار بستن عملي تمام آموخته‌ها ، به طور مستقيم با بيماران در تماس باشد و با انجام معاينه‌هاي باليني و دستور آزمايشهاي پاراكلينيك، به تشخ يص رسيده، به درمان بيمار بپردازد. اين فعاليتها همگي زير نظر استادان و دستياران مربوط صورت مي‌گيرد.
تواناييهاي فارغ‌التحصيلان دوره دكتراي تخصصي پزشكي و فرصتهاي شغلي آنان
اين فارغ‌التحصيلان مي‌توانند در بيمارستانهاي آموزشي يا غيرآموزشي كشور استخدام و كار درمان بيماران و آموزش دانشجويان رشته پزشكي و پيراپزشكي مشغول شوند. همچنين مي‌توانند به كار درمان بيماران در درمانگاههاي تخصصي يا مطبهاي خصوصي مبادرت ورزند.
رياست بيمارستانهاي دولتي يا خصوصي معمولا به عهده پزشكان متخصص است. همچنين رياست و معاونت دانشكده و دانشگاهها علوم پزشكي كشور نيز به عهده پزشكان متخصص مي‌باشد.


                                 با تشکر -دکتر امید عابدی -      행운을 빌어요 - 서울 - 한국   

                                                       2011/   6sep

برچسب‌ها: "رشته بزشكي , kurdnew4" ,


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


يلدا..
یک شنبه 1 / 10 / 1391 ساعت 1:43 | بازدید : 4502 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
آخر پاییز شد ، همه دم میزنند از شمردن جوجه ها ! بشمار ، تعداد دل هایی را که به دست آوردی بشمار ،تعداد لبخند هایی که بر لب دوستانت نشاندی بشمار ، تعداد اشک هایی که از سر شوق و غم ریختی فصل زردی بود ، تو چقدر سبز بودی ؟ جوجه ها را بعدا با هم میشماریم "رضاسيدرشيد"
برچسب‌ها: "رضاسيدرشيد" , ,


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


این واقعا گند بود !!!
23 / 9 / 1391 ساعت 1:37 | بازدید : 5095 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
وقتی ماشینت به دیوار سربالایی  تقریبا عمود پارکینگ گیر میکنه و احساس میکنی الان ماشین واژگون

میشه ...

وقتی کارگر های افغانی بهت میخندن و تو بالاخره یكي رو پیدا میکنی که ماشین رو از اون حالت در بیاره ...

بزرگترین خفت عمرت رو تجربه کردی ........

برچسب‌ها: "رانندكي خانمها" ,


|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


در پیاده رو ی شهرم
23 / 9 / 1391 ساعت 1:37 | بازدید : 4687 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
وقتی دارم توی خیابان قدم میزنم ادمهای که از کنارم میگذرن همه عصبی ان

اولی یه دختر با جادر و مانتو ودستکش مشکی طوری نگاه میکنه که انگار با این لباس و ارایش انگل

جامعه ام

دومی راننده تاکسی هست چند بار که  بوق میزنه نگاهش میگه برو به جهنم

سومی یه دختر ژیگول هست اگه همسن و سالش باشی شماره میده اگه نباشی یه متلک بی ربط میگه و رد میشه

از هرجا که رد میشم  همه اخم کردن و با کج خلقی بهم نگاه میکنن ....

چرا اینقدر همه بی محبتن ؟؟؟ شاید من افسردگی گرفتم و بقیه بی گناهن ...........



|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


انرژی خورشیدی
22 / 9 / 1391 ساعت 1:7 | بازدید : 6131 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
 

برای دانلود بر روی لینک زیر کلیک کنید .

انرژی خورشیدی



|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


آموزش مهارتهاي نگهداري و تعميرات (نت)
22 / 9 / 1391 ساعت 1:7 | بازدید : 4798 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
 

برای دانلود بر روی لینک زیر کلیک کنید .

تعميرات نت



|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


سقز
21 / 9 / 1391 ساعت 22:34 | بازدید : 5858 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

نام امروزینِ سقز از نام قوم ایرانی سکا به یادگار مانده‌است، و سکز همان ساکز است. در روزگار مادها سکاها فراوان به مرزهای ایران می‌تاختند. اینان گاه با آشور هم‌پیمان می‌شدند و زمانی زیر فرمان خود مادها با آشوریان می‌جنگیدند. به‌دنبال حملهٔ مجدّد آشور به مادها خشتریته برای پایان دادن به حملات آشور با ماننا و سکاها پیمان دوستی بست و عملاً با آشور وارد جنگ شد.

در حدود سال ۶۵۰ پ.م. پادشاهی ماد دولت بزرگی در ردیف ماننا و اورارتو و عیلام بود. بعد از سکاها کیمری‌ها (یکی دیگر از قبایل صحرانشین شمال قفقاز) به منطقهٔ شمال‌غرب ایران حمله کردند و در سر راه خود، دولت اورارتو در غرب دریاچه ارومیه و شرق آناتولی را نابود کردند.

هووخشتره، بزرگ‌ترین پادشاه ماد، در ده سال اوّلِ حکومتش موفّق شد که رابطه‌اش را با پادشاه سکاها، پروتوثیس، به اتّحاد متقابل تبدیل کند. هووخشتره ارتشش را به دو قسمت پیاده‌نظام مجهّز به نیزه و سواره‌نظام تیرانداز (شکلی که از سکاها آموخته‌بود) تقسیم کرد و دولت نیرومندی در ماد تشکیل داد. در روزگار هووخشتره، پس از انقیاد سکاها در ماد، گروهی از سکاها را به غرب ماد کوچاندند و این سرزمین را به‌نام آنان سکزی یا ساکز خواندند که اکنون به سقز معروف است.

محلاّت سقز

 شهر سقز سابقاً در دشتی در جنوب‌غربی شهر فعلی قرار داشت که اکنون به کهنه سقز یا سقز کهنه معروف است. شهر فعلی ابتدا در اطراف بازار به وجود آمد و قدیمی‌ترین محلّه، همان محلّهٔ بازار شهر است که بعداً بر اثر ارتباط تبریز، سنندج، و بانه طرفین جادّه‌های آن آباد شد. امروزه موقعیت طبیعی و نحوهٔ استقرار شهر در دامنهٔ ارتفاعات و رودخانه‌ای که از کنار آن جاری است، سقز را از شهرهای دیگرِ استان متمایز کرده‌است.

محلّه‌ها و معابر اصلیِ شهر سقز

به رد بران (سنگ‌بُران) ، بلوار ، بهارستان (حمّال‌آباد) ، ته پی مالان (تپه ی خانه‌ها) ، جوتیاران (محله برزگران) ، چه می ولی‌خان (رودخانهٔ ولی‌خان) ، زورآباد ، سرپَچَه ، سیلو و سی‌ودومتری ، شهرک دانشگاه ، شاناز ، صالح‌آباد ، قه ره چیاوا (شریف‌آباد) ، قه وه خ ، کریم‌آباد ، مجبورآباد ، موسایی‌ها ، ناوقه لا (محلّهٔ قلعه) ، نه شمیلان ، بلوار تربیت ، بلوار وحدت ، گلستان ، بلوار دانشجو ، خیابان محمّد قاضی ، سه‌راه مدرسه ، میدان چایی‌فروشان ، پارک لاله ، میدان تره‌بار ، خیابان حافظ ، خیابان سعدی ، سالن ۲۲ بهمن ، خیابان دارالصّفا ، خیابان معلّم ، پارک کوثر

 دیدنی‌های شهر

پارک مولوی کُرد، ساحل رودخانه، بازار سقز، طبیعت بکر و زیبای منطقهٔ سَرشیو، کوه‌های چهل‌چشمهٔ، و نه‌که‌روز از جاهای دیدنی شهرستان سقز هستند. در این شهرستان بیش از یکصدوپنجاه اثر تاریخی و باستانی وجود دارد که فقط دو اثر آن، یعنی قلعهٔ باستانی زیویه و غار کَرَفتو مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته و در فهرست آثار ملّی به ثبت رسیده‌است.

غار کرفتو

این غار جزء شهرستان دیواندره‌است و در منطقهٔ اُوباتو «هه‌وه‌تو» صخره‌ای از سنگ‌های آهکی برفراز تپّه‌ای پدید آمده‌است که قلعه و غار کَرَفتو نامیده می‌شود. براساس مطالعات زمین‌شناسی، صخرهٔ قلعه و غار کَرَفتو در دوران سوم زمین‌شناسی شکل گرفته‌است. براساس بررسی و مطالعات انجام‌شده در این غار، آثاری از انسان‌های اوّلیه، مانند نقّاشی‌های روی دیوارها، یافت شده‌است که نشان می‌دهد این غار زیستگاه انسان‌های اوّلیه در این منطقه بوده‌است.

 

مسجد دومناره

بانی آن به روایتی کاک سور وزمَله، از سادات منطقه، و به روایتی دیگر شیخ حسن مولاناوا و قدمت آن به دورهٔ افشاریه برمی‌گردد. آجرکاری‌های نمای بیرونیِ مسجد و مناره‌ها و حوض‌خانه مسجد از زیبایی‌ها این بنای تاریخی‌اند.

بازار قدیمی سقز

دژ باستانی زیویه

این قلعه برروی تپّه‌ای به ارتفاع ۱۴۰ متر در فاصلهٔ ۴۲کیلومتری شهر سقز و نزدیک دیواندره و در حاشیهٔ روستایی به‌نام زیویه قرار دارد که در سال ۱۹۴۷ میلادی به‌طور اتّفاقی کشف شد. این بنا به محیط اطراف اشراف کامل دارد و با توجّه به بقایای ستون‌هایی در قسمتی ایوان‌مانند به نظر می‌رسد مرکز حکومت و امن‌گاه منطقه برای حاکم وقت بوده‌است. از حفّاری‌های این تپّه، که غالباً در گذشته و به‌طور غیرمجاز صورت گرفته‌بوده، اشیاء زیادی به دست آمده که بعضی از آنها در موزه‌های داخلی و بسیاری هم در موزه‌های خارج از کشور نگهداری می‌شوند؛ ازجمله اشیاء به‌دست‌آمده، قطعات عاج منقوش بوده که نقوش حیوانی و صحنهٔ شکار اساطیری روی آنها حک شده و از ارزش ویژه‌ای برخوردار است. از روی دو نمونه از آنها، نقش برجستهٔ آبیدر سنندج طرّاحی، بزرگ‌نمایی، و ساخته شده‌است. گردن‌بند طلا و سرِ عقاب طلائی از دیگر نمونه‌های اشیاء کشف‌شدهٔ تپّهٔ زیویه هستند که از ارزش زیادی برخوردارند.

 اماکن عمومی

مسجد

مسجد یکی از رایج‌ترین اماکن عمومی در درجهٔ نخست بوده‌است. در مقایسه با دیگر شهرهای استان کردستان، مساجد سقز زیادند. معروف‌ترین مساجد سقز عبارتند از:

  • مسجد دومناره واقع در میان‌قلعه، جنوب خرابه‌ها و آثار قلعه
  • مسجد و خانقاه پیرِ غَزائی واقع در میان‌قلعه کوی سرقبران (سابق)
  • مسجد حضرت عُمَر (رض) واقع در خیابان شهدا
  • مسجد النبی در بلوار انقلاب
  • مسجد ملاّابراهیم واقع در سَرپَچه و نزدیک بازار و میدانی به همین نام
  • مسجد شیخ مظهر واقع در میان‌قلعه، پایین‌تر از مسجد جامع
  • مسجد و خانقاه حاج شیخ مصطفی (رَحِمَهُ‌الله) واقع در سَرپَچه، بازار شیخ
  • مسجد شیخ اسماعیل واقع در سَرپَچه، خیابان امام خمینی، نزدیک پل هوایی
  • مسجد و تکیهٔ باباشیخ واقع در سَرپَچه، محلّهٔ باباشیخ
  • مسجد کوچک واقع در سَرپَچه، نزدیک پل هوایی خیابان ۲۲ بهمن
  • مسجد حاجی حکیم واقع در چهارراه آزادی
  • مسجد شیخ ملاّزاهد واقع در خیابان آزادی، روبه‌روی پارک کودک
  • مسجد و خانقاه شیخ جلال‌الدّین (یا شیخ علاءالدّین) واقع در بازار
  • مسجد دیم‌کاران، روبه‌روی در ورودیِ پارک مولوی (پارکی شار = پارک شهر)، خیابان ساحلی
  • مسجد کانی‌گَرمَک (کانی‌گه‌رمکاو) واقع در محلّه‌ای به همین نام
  • مسجد و تکیهٔ قادری واقع در محلّه‌های تازه‌ساز نزدیک محلّهٔ باغ حاجی عبدالرَّحمن
  • مسجد سنگ‌بُران (به‌ردبران) واقع در محلّه‌ای به همین نام
  • مسجد شیخ هادی واقع در محلّه‌های جدید خیابان سعدی
  • مسجد دار الصفا واقع در محلّهٔ کریم‌آباد
  • مسجد حاج ارجمند واقع در محلّهٔ حمّال‌آباد
  • مسجد جامع واقع در خیابان امام خمینی، سه‌راه ۲۲ بهمن
  • مسجد چهار یار نبی در شهرک دانشگاه و نزدیک به پیام نور
  • مسجد امام محمد غزالی در شهرک دانشگاه ،طرفای دادگاه
  • مسجد  حاجی صفری

جهت اطلاع شما خودم از اخبار شنیدم کردستان رکورد بیشترین مسجدها رو در دنیا داره و در این بین با توجه به متن بالا سقز هم از سایر شهرستان های استان تعداد مسجدهاش بیشتره ولی از لحاظ امکانات مسجدها کردستان در آخرهای رده بندیه.

قهوه‌خانه

از رایج‌ترین اماکن عمومی است، که از قدیم‌الایّام، همواره اغلب مردم برای صرف چای و رفع خستگی و گفت‌وگوهای دوستانه به آنجا می‌روند. قهوه خانه «علی جواز» معروف ترین آنان و در مرکز تجاری شهر (میدان هه‌لو) واقع بود که اکنون به نزدیکی میدان قدس منتقل شده‌است.

سینما

نکته ی جالب در مورد سینما در سقز این است که عملا این شهر در حال حاضر فاقد یک سینمای به معنای واقعی است. شهر سقز تاکنون سه سینما داشته‌است: نخستین سینمای سقز «سینما آسیا» نام داشت که درپی یک آتش‌سوزی ویران شد و هرگز بازسازی نشد. سینمای دوم، حافظ نام دارد که بعدها به آن استقلال هم گفتند. این سینما درکنار گاراژ سیف‌الله‌خان و گاراژ کیخسروی قرار داشت؛ فعلاً ویران شده و قرار است در آینده، پس از بنای مجدّد و ایجاد واحدهای تجاری، سینما نیز مستقر گردد. سومین سینما آسیا (سینما وزیری) نام دارد که پایین‌تر از مدرسهٔ بوعلی (اندیشهٔ کنونی) در میدان انقلاب قرار دارد که به دلیل عدم رسیدگی توسط مالک یا مالکین تا سالها به مخروبه‌ای تبدیل شده بود. سینمای مخروبه توسط تلیس(گونی پلاستیکی) دور گیری شده بود و مردم به این سینما، سینمای تلیس می‌گفتند تا آنکه ارتباط میدان انقلاب با بلوار بهشتی برقرار شد و خیابان جدید بر روی مخروبه سینما تلیس قرار گرفت. در سال‌های اخیر، تنها مکان نمایش عمومی فیلم، آمفی‌تئاتر ادارهٔ ارشاد است. پس از سالها سوءمدیریت دولتی در استفاده از این ظرفیت موجود و عدم تمایل و توان مدیران اداره ارشاد در رونق بخشیدن به این مکان، با واگذاری بخشی از آمفی‌تئاتر به بخش خصوصی در بیستم اسفند ماه ۱۳۸۷ فعالیت این مکان به عنوان تنها سینمای شهر چند صد هزار نفری سقز با نام سینما فرهنگ، از سر گرفته شده است.

پارک‌ها

ازجمله پارک‌های سقز، پارک مولوی کرد (پارکی شار = پارکِ شهر)، پارک لاله، پارک کودک، پارک کچه شوانه(دختر ِچوپان) و پارک کوثر می‌باشند که دو پاک آخری در طرفین رودخانه شهر قرار گرفته‌اند.

روستاهای سقز

سولاکان ، تورجان ، زیویه ، کولته په ،مه رقه ره نی ، سوننه ته ، له گزی ، ساحیب ، قه لا کون ، کوچه ته لا ، تیزئاباد ، پیر وی نس ، ئالکه توو ، که ره فتوو ، کانی‌جه ژنی ، کانی‌نیاز ، موکه ، سلیمان‌که نی ، کوچک ، سه را ، ئه حمه و ئاباد ، ئاخکه ن ، بسام ، تاله جه ر ، دهستان تیله کو


موضوعات مرتبط: مطالب متفرقه , تاريخي , ,

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


تست تیزبینی
21 / 9 / 1391 ساعت 22:34 | بازدید : 5314 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

اگر بتوانید ظرف ۳ ثانیه صورت مردی را در میان دانه های قهوه در عکس زیر پیدا کنید، نیم کره راست مغز شما، بهتر از افراد دیگر پرورش یافته است.صورت 1 دانه است. اگر بین ۳ ثانیه تا یک دقیقه طول بکشد، نیم کره راست مغز شما به صورت عادی پرورش یافته است. اگه بین یک دقیقه تا سه دقیقه طول بکشد، یعنی سمت راست مغز شما کند عمل میکند و باید پروتئین بیشتری مصرف کنید. اگر هم بعد از سه دقیقه هنوز نتوانستید آنرا پیدا کنید،پیشنهاد میشود بیشتر به دنبال انجام اینگونه تست ها باشید تا آن بخش از مغزتان قوی تر بشود.

Salijoon.jpg

اگر نتوانسیتد صورت را پیدا کنید و فکر می کنید کل این تصویر سرکاری است

به ادامه ی مطلب برید و تصویر را دوباره ببینید



|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


«آخرین كلمات» به نقل از حضرت عزرائیل
21 / 9 / 1391 ساعت 22:34 | بازدید : 4201 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
عزرائیل!!!

آخرین کلمات یک برقکار : خوب حالا روشنش کن…
آخرین کلمات یک ملوان زیردریایی: من عادت ندارم با پنجرهء بسته بخوابم…
آخرین کلمات یک متخصص خنثی بمب: این سیم آخری رو که قطع کنم تمومه…
آخرین کلمات یک نارنجک‌انداز: گفتی تا چند بشمرم؟
آخرین کلمات یک جهانگرد در آمازون: این نوع مار رو میشناسم، سمی نیست…
آخرین کلمات یک پلیس: شیش بار شلیک کرده، دیگه گلوله نداره…
آخرین کلمات یک چترباز: پس چترم کو؟
آخرین کلمات یک خبرنگار: بله، سیل داره به طرفمون میاد…
آخرین کلمات یک خلبان: ببینم چرخها باز شدند یا نه؟
آخرین کلمات یک داور فوتبال: نخیر آفساید نبود!
آخرین کلمات یک دربان!: مگه از روی نعش من رد بشی…
آخرین کلمات یک دوچرخه‌سوار: نخیر حق تقدم با منه!
آخرین کلمات یک دیوانه: من یه پرنده‌ام!
آخرین کلمات یک سرنشین اتومبیل: برو سمت راست راه بازه…
آخرین کلمات یک شکارچی: مامانت کجاست کوچولو؟
آخرین کلمات یک غواص: نه این طرفها کوسه وجود نداره…
آخرین کلمات یک فضانورد: برای یک ربع دیگه هوا دارم…
آخرین کلمات یک قصاب: اون چاقو بزرگه رو بنداز ببینم…
آخرین کلمات یک قهرمان: کمک نمیخوام، همه‌اش سه نفرند…
آخرین کلمات یک قهرمان اتوموبیلرانی: مکانیک یادش رفته ترمز رو درست کنه!
آخرین کلمات یک کارآگاه خصوصی: قضیه روشنه، قاتل شما هستید!
آخرین کلمات یک کامپیوتر: هارددیسک پاک شده است…
آخرین کلمات یک کوهنورد: سر طناب رو محکم بگیری ها…
آخرین کلمات یک گروگان: من که میدونم تو عرضهء شلیک کردن نداری…
آخرین کلمات یک گیتاریست: یه خرده ولوم بده…
آخرین کلمات یک انسان عصر حجر: فکر میکنی توی این غار چیه؟
آخرین کلمات یک متخصص کامپیوتر: معلومه که ازش بک‌آپ گرفتم!
آخرین کلمات یک معلم رانندگی: نگه دار! چراغ قرمزه!
آخرین کلمات یک ملوان: من چه میدونستم که باید شنا بلد باشم؟
آخرین کلمات یک بندباز: نمیدونم چرا چشمام سیاهی میره…
آخرین کلمات یک پزشک: راستش تشخیص اولیه‌ام صحیح نبود.بیماریتون لاعلاجه…
آخرین کلمات یک بیمار: مطمئنید که این آمپول بی خطره؟
آخرین کلمات یک پیشخدمت رستوران: باب میلتون بود؟
آخرین کلمات یک جلاد: ای بابا، باز تیغهء گیوتین گیر کرد…
آخرین کلمات یک خون‌آشام: نه بابا خورشید یه ساعت دیگه طلوع میکنه!
منبع



|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


یک استکان چای و ...
16 / 9 / 1391 ساعت 2:39 | بازدید : 1956 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )


یک استکان چای و... دو نخ سیگار مگنا را

با بی خیالی می کشم تصویر دنیا را

پُک می زنم...یک لحظه...چندین لحظه را... اما

عمریست که...آبستنم آن روح زیبا را

ازلحظه هایم می کشد بالا...نمی تابد  

راز بلندی های او...این جور بالا را

قد می کشد روی تمام  وهمِ پنهانم  

دَم می کند...احساس های واج آرا را

تنهایی ام را با خودش پُر می کند...تا نیست  

دلتنگی ام را...آن همه اندوه پیدا را

سیگار، تاول رابه...انگشتم که می سوزد...  

ناگاه ، پاره...می سراید چُرت معنا را

چای مرا...هربار تازه دم که می ریزد

یک واژه شیرین می کند،هورت ِ الفبا را

این بیت های بی سروته را که می دوزم  

برسنگ هربیتی فقط شمعی می افروزم

هی چای...هی قوری...وهی تکراردرتکرار

دفتر...سیاهه نامه ای از واژه وخودکار

در هاله ی مگنایی پا در هوای شعر

رقص من و دود وصدای واژه های شعر

ابیات در مِهْ دود تاریکِ در و دیوار

خودکار می رقصاند این ابیات را هر بار

شاعر...سراسر خلسه های ممتدِ ابیات

هی چای و دود و مستی وجزرومد ابیات

هرلحظه موسیقی...درآشوب زمان جاری

هربار...شاعر درتن آن مرد سیگاری

دیگر اتاق از واژه های دود...آکنده

وسعت... نگاه مرد ومگنای پراکنده

شاعر غزل را روی دفتر می زند بر دار

درمرگ او...خودکارمی گریاند وسیگار

شاعر خودش را...می نویسد روی هر بیتی

آن مرد سیگاری ... ولی آنسوی هر بیتی

شاعر به قبل ازشعر می اندیشد وآن مرد

که می سرود...آن لحظه با سیگار،دنیا را

ازخواب برمی خیزد و درشعر می یابد

یک استکان چای و... دو نخ سیگار مگنا را

پُک می زند...یک لحظه...چندین لحظه را... اما

انگار که...آبستن است آن روح زیبا را

قد می کشد روی تمامِ  وهمِ پنهانش 

ابری که آن...احساس های واج آرا را

تنهایی اش را با خودش پُر می کند...او نیست

دلتنگی اش را...آن همه اندوه پیدا را

یک چای سردِ بی همان که دوستش می داشت   

با واژه شیرین می کند،هورت ِ الفبا را

 

اسد فرهمند – 18 / 10 / 1390 – خرم آباد



|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


چند سپید
16 / 9 / 1391 ساعت 2:39 | بازدید : 4224 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

1

گورستان

با آغوش باز

مرا درخود می فشرد

بدرقه ی دنیا چند قدم بیشتر نبود

 

2

خواب زمستانی چشمانش را می سرود

در سایه ی  برفی بلوط های پیر

می تکید

و من ایستاده بودم

همچنانکه سفید کوه ، خوابیده ایستاده بود

 

3

سه ثانیه مانده به دیدار

ایستاد

دل من ، دست تو ...

 

برچسب‌ها: "عليرضاحسيني سقز" ,


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نظر سنجی

بنظرشماكدام يك ازشهرهاي كردنشين زيربيشترهدف تهاجم فرهنكي قراركرفته است؟

آرشیو مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان kurdnews و آدرس kordstan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را د




آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 5108
:: کل نظرات : 147

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 47

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 865
:: باردید دیروز : 47
:: بازدید هفته : 1277
:: بازدید ماه : 40397
:: بازدید سال : 2172186
:: بازدید کلی : 6072365