وبسایت خبری کوردنیوزر،خبرها و رویدادهای ایران و جهان و مناطق کردنشین را در معرض دید بازدید کنندگان وکاربران محترم قرارمیدهد.ولازم به ذکراست وبسایت کوردنیوزکاملامستقل و وابسته به هیچ یک از جناحهای سیاسی نمیباشد. باتشکر مدیر وبسایت :علیرضاحسینی سقز
بي خبرميزارمت اي مرك وقتي رفتم..!
دو شنبه 21 / 2 / 1392 ساعت 5:36 | بازدید : 5247 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
مرگ را از رفتن خود بی خبر خواهمگذاشت عشق را با مردم بی دردسر خواهم گذاشت سردر آغوش گناهی تازه تر خواهم گذاشت بی پر و بال از ستبر آسمان خواهم گذشت در کبود لانه مشتی بال و پر خواهم گذاشت در به در دنبال یک جو تشنگی خواهم دوید چشمه را با تشنگان در به در خواهم گذاشت تا نگویند این جوان بی رد پایی کوچ کرد دفتری شعرومزاری شعله ور خواهم گذاشت بی صدا در کلبه متروک جان خواهم سپرد مرگ را از رفتن خود بی خبر خواهمگذاشت


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


به سلامتي رفيقي كه..
پنج شنبه 19 / 2 / 1392 ساعت 8:20 | بازدید : 4200 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
رفــــیقی که مــــجازیـه به سـلـامتــی اون رفــــیقی کهمــــجازیـه امـــــــــّــا . . .!!! یـه جوری واســــت سنـگ صـــــبوره که هیـــچ کـدوم از رفیــــقای واقـعـیت بـه گَـــــــرد پاش نمـــــیرسـن!!! داغونی ام از آنجا شروع شد که فهمیدم از میان این همه بودمن در آرزوی یکی ام که نبود مـــی روی و من پشت سرت آب نمـی ریـزم... وقتی هـــــــوای رفتــــــــن داری دریـــــا را هم به پـایت بریـزم بــــر نمــــی گــــردی..! آرامش آغوشت رویای شب های من است رویا شکن تعبیر کن این خواب تن سوز من را


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


خدايا..
پنج شنبه 19 / 2 / 1392 ساعت 5:51 | بازدید : 4307 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
خدایا جای سوره ای به نام عشق در قرآنت خالیست، که این گونه شروع میشود ((*و قسم به روزی که قلبت را میشکنند به جز خدایت مرحمی نداری *))


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


حرفهاي تنهايي
جمعه 18 / 2 / 1392 ساعت 4:16 | بازدید : 4702 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
---- ای كه از درد دلم با خبری ، قرص دل درد مرا كی می خری؟ ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- روزگاري مردم دنيا دلشان درد نداشت، هر كسی غصه اينكه چه ميكرد نداشت، چشم سادگی از لطف زمين مي جوشيد، خودمانيم زمين اين همه نا مرد نداشت ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- کلاس عشق ما دفتر ندارد، شراب عاشقی ساغر ندارد، بدو گفتم که مجنون تو هستم، هنوز آن بی وفا باور ندارد ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- ای غم ، تو که هستی از کجا می آيی؟ هر دم به هوای دل ما می آيی باز آی و قدم به روی چشمم بگذار چون اشک به چشمم آشنا می آي ی ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- تصوير چشمان تو را در رويا ها كشيدم، باغ گلی از جنس نیلوفر كشيدم، تو گم شدی در جاده های ساكت و دور، من هم به دنبال نفسهايت دويدم ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- باز در کلبه ی عشق، عکس تومرا ابری کرد، عکس تو خنده به لب داشت ولی اشک ، چشم مرا جاری کرد ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- شيشه ها شکستنيست، زندگی گذشتنيست، اين فقط محبت است، که هميشه ماندنيستشيشه ها شکستنيست، زندگی گذشتنيست، اين فقط محبت است، که هميشه ماندنيست ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- تو اگر باز کنی پنجره ای سمت دلم ، میتوان گفت که من چلچله لال توام، مثل یک پوپک سرمازده در بارش برف ، سخت محتاج به گرمای پر و بال توام ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- راز دل با كس نگفتم چون ندارم محرمی ، هر كه را محرم شمردم عاقبت رسوا شدم ، راز دل با آب گفتم تا نگويد با كسی ، عاقبت ورد زبان ماهی دريا شدم ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- من آن رودم که تنها آب دارم ، نگاهی خسته و بی تاب دارم ، من عشق نور دارم در دل اما ، فقط تصویری از مهتاب دارم ---------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- فرياد من از داغ توست ، بيهوده خاموشم مکن ، حالا که يادت ميکنم ، ديگر فراموشم مکن ، همرنگ دريا کن مرا ، يکبار معنا کن مرا-- وقتي كبوتري شروع به معاشرت با كلاغها ميكند پرهايش سفيد ميماند، ولي قلبش سياه می شود ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------ روي ديوار مقابل پنجره‌ات قلبي كشيدم زيبا، تا ارزش عشق هميشه در خاطرت باشد، امروز توراديدم كه روي قلبم مي‌نوشتی: زباله‌هايتان را در اين محل نگذارید --------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- اين روزها انگار باد به گوش آدمها مى رساند ، که چقدر تنهايم ؛عجيب است همه مى خواهند دوستان خلوتشان را ، با من قسمت کنند ! حتما چشمهايم هر صبح ، به راحتى باران ديشب را ، لو مى دهد ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- چه ساده با گريستن خويش زنده مي شويم و چه ساده در ميان گريستن مي ميريم و در فاصله ي اين دو به سادگي چه معمايي مي سازيم به نام زندگي ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- دوست داشتن کسي که لايق دوست داشتن نيست اسراف محبت است ----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------- چشمامو وقف تــو کردم، دل به خلوت تــــو بستم ، هم ترانه پس كجايي؟! من كه مردم از جدايـی، دل شكسته و غــريبم، جون ميدم اگـــه نيايی


|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5


زخم وتن
جمعه 18 / 2 / 1392 ساعت 1:24 | بازدید : 6295 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
تمام تنم میلرزد... از زخمهایی که خورده ام..!! من از دست رفته ام...شکسـ ــ ـ ـته ام می فهمی؟؟ به انتهای بودنم رسیده ام اما...! اشــــــک نمیریزم پنهان شده ام پشت لبخـــندی که درد میــــکند.....!!!!


|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


خدايا! باتوام
چهار شنبه 16 / 2 / 1392 ساعت 3:3 | بازدید : 5421 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
درد دل من و خدا!!! گفتم غیر از تو کسی رو ندارم! گفتی:نحن اقرب الیه من حبل الورید ما از رگ گردن با انسان نزدیک تریم(ق/16) گفتم ولی انگار اصلا منو فراموشکردی! گفتی:فاذکرونی اذکرکم مرا یاد کنید تا یاد شما باشم(بقره/152) گفتم تا کی باید صبر کرد؟! گفتی:وما یدریک لعل الساعه تکون قریبا تو چه میدونی شاید موعدش نزدیک باشه(احزاب/63) گفتم تو بزرگی ونزدیکیت برای من کوچیک خیلی دوره!تا اون موقعچیکار کنم؟! گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الل کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه(یونس/109) گفتم تو خدایی و صبور!من بنده ات هستم و ظرف صبرم کوچیک...یه اشاره کنی تمومه! گفتی:عسی ان تحب شیئا وهو شرلکم شاید چیزی که تو دوست داری به صلاحت نباشه(بقره/216)ه/216) گفتم:انا عبدک الضعیف الذلیل...اصلاچطور دلت میاد؟! گفتی:ان الله بالناس لرئوف رحیم خدا نسبت به همه ی مردم،نسبت به همه...مهربونه(بقره/143) گفتم دلم گرفته! گفتی:بفضل الله وبرحمته فبذلک فلیفرحوا باید به فضل و رحمت خدا شاد باشند(یونس/58) گفتم اصلا بی خیال!توکلت علی الله... گفتی:ان الله یحب المتوکلین خدا اونایی رو که توکل میکنن دوست داره(آل عمران/159) گفتم خیلی چاکریم! ولی اینبار انگار گفتی:حواست رو خوب جمع کن!یادت باشه که: ومن الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیاوالآخره بعضی از مردم خدارو فقط به زبونعبادت میکنن.اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا میکنن و اگر بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، روگردون میشن...خودشون تو دنیا وآخرت ضرر میکنن(حج/11) گفتم چقدر احساس تنهایی میکنم! گفتی:فانی قریب من که نزدیکم(بقره/186) گفتم تو همیشه نزدیکی من دورم،کاش میشد بهت نزدیک شم! گفتی:واذکر ربک فی نفسک تضرعا وخیفة ودون الجهر من القول بالغدو والأصال هر صبح وعصر پروردگارت رو پیش خودت،با خوف و تضرع،وبا صدای آهسته یاد کن(اعراف/205) گفتم این هم توفیق میخواهد! گفتی:الا تحبون ان یغفر الله لکم دوست ندارید خدا ببخشدتون؟!(نور/22)نور/22) گفتم معلومه که منو دوست داری! گفتی:واستغفروا ربکم تم توبواالیه پس از خدا بخواید ببخشدتون وبعد توبه کنید(هود/90) گفتم با اینهمه گناه...آخه چیکار میتونم بکنم! گفتی:الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده مگه نمیدونید خداست توبه رو از بنده هاش قبول میکنه؟!(توبه/104) گفتم دیگه روی توبه ندارم! گفتی:الله العزیز العلیم غافر الذنب وقابل التوب (ولی)خدا عزیزه و دانا،او آمرزنده ی گناه است و پذیرنده ی(توبه2-3) گفتم با اینهمه گناه من برای کدوم گناهم توبه کنم؟! گفتی:ان الله یغفر الذنوب جمیعا خدا همه گناه هارو میبخشه(زمرد/53) گفتم یعنی باز بیام ،بازم منو میبخشی؟ گفتی:ومن یغفر الذنوب الا الله به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟!(آل عمران/135) گفتم نمیدونم چرا همیشه درمقابل این کلامت کم میارم! آتیشم میزنه،ذوبم میکنه،عاشق میشم!توبه میکنم یا غافر الذنب،اغفر ذنوبی جمیعا! گفتی:ان الله یحب التوابین ویحب المتطهرین خدا هم توبه کننده ها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره(بقره/222) ناخواسته گفتم:الهی و ربی من لی غیرک! گفتی:الیس الله بکاف عبده خدا برای بنده اش کافی نیست؟!(زمرد/36) گفتم در برابر اینهمه مهربونیت چیکار میتونم بکنم؟! گفتی:یا ایها الذین امنوا اذکروا اللهذکرا کثیرا وسبحوه بکرة و اصیلا هوالذی یصلی علیکم وملائکته لیخرجکم من الظلمات الی النور وکان بالمومنین رحیما ای مومنین!خدا رو زیاد یاد کنید وصبح و شب تسبیحش کنید. او کسیست که خودش وفرشته هایش بر شما درود ورحمت میفرستند،تا شمارا از تاریکی ها به سوی روشنایی بیرون بیاورند خدا نسبت به مومنین مهربان است(احزاب/42-43)


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


بغض..
چهار شنبه 16 / 2 / 1392 ساعت 2:34 | بازدید : 4814 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
وقتی بغضم شکسته شد و بغضهایم.......... غرق شد در اندوه و بی تابی فقط سکوت با من بود گاهگاهی که تنم خسته ار لحظه ها...... به سوی تلخ ترین مرداب زندگی کشیده می شود شبهایی که بالشتم..... خیس می شد ازاشک شبانه و حسرت فقط سکوت با من بود دیری است....... که با درد خود هم آشیان شده ام وهنوز,........ سکوت با من است کاش به جای تو...... بر سکوت عاشق بودم

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


كجايي سهراب؟!
چهار شنبه 16 / 2 / 1392 ساعت 1:58 | بازدید : 4841 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
و کجایی سهراب؟ آب را گل کردند. چشمها را بستند و چه با دل کردند. وای سهراب کجایی آخر؟ زخم ها بر دل عاشق کردند. خون بر چشم شقایق کردند. تو کجایی سهراب؟که همین نزدیکی عشق را دار زدند . همه جا سایه دیوار زدند وای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش مثقالیست! دل خوش سیری چند؟ صبر کن سهراب قایقت جا دارد؟ من می خواهم دور شوم از این خاک غریب !

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


قراردادهاي خط خطي
یک شنبه 13 / 2 / 1392 ساعت 7:14 | بازدید : 5149 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
همـه ی ِقـراردادهــا را کـهروی کـاغـذهـای بـیجـان نـمینویسنـــــــد !بــعـضی از عـهـدهــارا روی قــلـب هـایهــم مـینــویــسـیـمحـواست به ایـنعـهـدهـای غـیـرکـاغـذی بـاشـدشـکـسـتَنـشـان یـک آدمرا مـی شـکند


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


آهنگ زيباي بانودلکش
یک شنبه 30 / 1 / 1392 ساعت 5:31 | بازدید : 6114 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
آهنگ بسیار معروف بانو دلکش اميد جانم ز سفر باز امد شكر دهانم زسفر باز امد عزيز ان كه بيخبر به ناگهان رود سفر چو ندارد ديگر دلبندي به لبش ننشيند لبخندي چو غنچه سپيده دم شكفته شد لبم ز همكه شنيدم يارم باز امد ز سفر غمخوارم باز امد همچنان كه عاقبت پس از همه شب بدمد سحر ناگهان نگار من چنان مه نو امد از سفر همچنان كه عاقبت پس از همه شب بدمد سحر ناگهان نگار من چنان مه نو امد از سفر من هم پس از ان دوري بعد از غم مهجوري يك شاخه گل بردم به برش ديدم كه نگار من سرخوش ز كنار من بگذشت و برفت بر يار دگرش اه از ان گلي كه دست من بود خموش و يك جهان سخن بود گل كه شهره شد به بي وفايي بديدن چنين جدايي زغصه پاره پيرهن شد
برچسب‌ها: "حسين مولودي سقز" ,


|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


له بيرت دي...
یک شنبه 30 / 1 / 1392 ساعت 4:28 | بازدید : 2807 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
له بیرت دی هه مو روژیک.. روناکی بوی بو چاوانم ،که چیئیستا..! له ناسینی یه که م روژت په شیمانم ، یه که م دلی که بوت ناردم.. ئیستا خوم ئه یوه رینم.. ئاه، که ر بوم بکریت ئه و روژانه له ته مه نما ده ر ئه هینم .ئیتر عه شق له چاوانما بو به، وه رزی باران بران، بیزار ئه بم له و شه قامه ی که بو ساتیک ئه بوا جی ژوان..دوا هه تاوی خوشه ویستیت، له چاوانی تو ئه وا نابی.. ئیتر شنه ی دوا سه رنجم به شوین پیته هه نگاو نا نیت.. نه م ده زانی! له گه ل تودا دوایین روژم شه وی تاره، نهک، هه رچاوم، بگره چرایی ژوره که شم بی بریاره.. با هه میشه له و شه وه دا هه تاویکم تاوی لیل بی، چی لهعه شقی سه ره رو که م وه کو که شتی ده ریا ویل بیت .----- يادم كه ره جاريكي تر ديسان په ل وه شاندني دلي ديلي ته ن بو فرين له سه ر قه لاي خوشه ويستي ياري نازه نين (خاله ) ي تينو هان ده دات تا به هوي ديل بوني خوي ئه مجاره ( ياري نازه نين ) به ريگه و چاره ي تايبه تي خوي و بوچوني گونجاو سوز و خوشه ويستي خوي راگه ييني هه تا خه رماني خه م و په ژاره به شنه ي دل رفيني يار به ده م باوه چي وروناكي له ئاسماني بير و ئه نديشه ي وه ده ر كهوي و هه وري خه فه ت و تاره مايي دل لاچي. يادم كه ره ، يادم كه ره به غه مزه يي شادم كه ره شادم كه ره ، شادم كه ره ، به خه نده يي يادم كه ره واچه فه قيره ن دل په ره ن ، به هه لسي چه م گوناش ته ره ن جه ده نگي شادي ئاد كه ره ن ، نه ره خسي خه م جاش سه ر په ره ن گيري خه مه ن ديلي ته مه ن ، تا له ن به شش ، وارده ش سه مه ن جه دوديده ش هوناو جه مه ن ، په ري وه شتيش به رقيش كهمه ن ساتي بو ده نگ مه ده ر جه فه نگ ، ياري گول ره نگ ئه ي شوخ و شه نگ شادش كه ره توي دلي ته نگ ، وه سين خه ده نگ دل نيه نسه نگ ورده ن جه سته م په ي تو خه سته م ، هيممه تي وه س بكه ر سته م چيش بوليت كه م يه ك قرته چه م ،ئه ي رومه ت شه م وه ي خونچه ي ده م دل زاريشه ن ، دل زاريشه ن ، په ي وه سليت بي قه راريشه ن وه فا كه ر وه ختي ياريشه ن ، وه يلا ده ردييه ك جاريشه ن چاره ي ئيشي زامم كه ره ، كه م چون ره قيب زارم كه ره يا خه ير وه پاي دارم به ره ، بو كشه م و سه ره و وارم كه ره

موضوعات مرتبط: شعر , شيعري كوردي , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6


غه م زه ده..
یک شنبه 30 / 1 / 1392 ساعت 4:10 | بازدید : 6160 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
غه مزه ده ی خوتم نیشانه یی، تیری موژگانم مه که ئاشقی رووتم ئه زیزم تیره بارانم مه که ئاشقی نازیکی توم دا به س به ئا ه و ناله بیت بولبولم پروانه نیم حه ز به سوتانم مه که دل به من ناکا له به ر ئاوری ده رونم دیته جوش تو که سوتانمو نه دیوه مه نعی گریانم مه که سه د که ره ت کوچ نادیاربم لیم مه پرسه ئه ی ته بیب ده ردی یارم خوشتره لیم عوده ده رمانم مه که . . .

موضوعات مرتبط: شعر , شيعري كوردي , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 15
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6


بوت ده نوسم له مردن..
پنج شنبه 29 / 1 / 1392 ساعت 6:35 | بازدید : 4969 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
بوت ده نوسم له مردن..، مردن له پیناوی تیکوشان له بو ژین.. له بی ده نگی سارد.له لیو به سراو بون، چاو به سراو بون وخنکاندنی هاواره خویناویه کانم. له .......غه مزه ده ی خوتم نیشانه یی، تیری موژگانم مه که ئاشقی رووتم ئه زیزم تیره بارانم مه که ئاشقی نازیکی توم دا به س به ئا ه و ناله بیت بولبولم پروانه نیم حه ز به سوتانم مه که دل به من ناکا له به ر ئاوری ده رونم دیته جوش تو که سوتانمو نه دیوه مه نعی گریانم مه که سه د که ره ت کوچ نادیاربم لیم مه پرسه ئه ی ته بیب ده ردی یارم خوشتره لیم عوده ده رمانم مه که . . .له بیرت دی هه مو روژیک.. روناکی بوی بو چاوانم ،که چیئیستا..! له ناسینی یه که م روژت په شیمانم ، یه که م دلی که بوت ناردم.. ئیستا خوم ئه یوه رینم.. ئاه، که ر بوم بکریت ئه و روژانه له ته مه نما ده ر ئه هینم .ئیتر عه شق له چاوانما بو به، وه رزی باران بران، بیزار ئه بم له و شه قامه ی که بو ساتیک ئه بوا جی ژوان..دوا هه تاوی خوشه ویستیت، له چاوانی تو ئه وا نابی.. ئیتر شنه ی دوا سه رنجم به شوین پیته هه نگاو نا نیت.. نه م ده زانی! له گه ل تودا دوایین روژم شه وی تاره، نهک، هه رچاوم، بگره چرایی ژوره که شم بی بریاره.. با هه میشه له و شه وه دا هه تاویکم تاوی لیل بی، چی لهعه شقی سه ره رو که م وه کو که شتی ده ریا ویل بیت .


|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


Khodaia
جمعه 28 / 1 / 1392 ساعت 7:54 | بازدید : 7078 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
در عجبم از سیب خوردنمان... که از آن فقط چوبش میماند... * * * * * * * * ** * * * * * * ** * * * * * * * * * * * خـــــدایا میـــوه ی کــــدام درخـتـتــــــ را گــــاز بــــزنم کـــه از زمیـــن رانــده شـــوم؟ * * * * * * * * ** * * * * * * ** * * * * * * *

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


ره شمالي خه يال
24 / 1 / 1392 ساعت 4:59 | بازدید : 5653 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

 

 

گوڵ باخ

 

 ئیره‌ج عیبادی

با

دوو قۆڵی جاده‌کانی

بێ سواری شووسه‌  چۆڵ که‌ین

ئه‌م ئاسفاڵته ‌تا دارستان

نۆگه‌ بڕکی ده‌کا

له‌ ئه‌و په‌ڕی شه‌قامه‌کانی نه‌فره‌ت

مه‌له‌کانی حه‌ز چاوه‌روانین

ده‌لاقه‌ی ئه‌م شووشه‌ به‌ره‌و ره‌شماڵی خه‌یاڵت

هه‌زاران جار

ئاوێنه‌ دووپات ده‌کاته‌وه‌ و

دا نابه‌زێت



|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


شيعري کوردي
دو شنبه 24 / 1 / 1392 ساعت 1:28 | بازدید : 5094 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
د چه ند ده ترسم چه ند ده ترسم که دیمه وه هوالیکی تالت پی بی. چه ند ده ترسم که باوشت پیدا ده که م بونی نامویه کت لی بی. چه ند ده ترسم که دیمه وه گرامه ری زمانی چاو رینوسی هیمات گورابی.چه ند ده ترسم پله ی گه رمی په نجه کانت وه ک به جیم هیشت وا نه مابی له مه ش زیتر چه ند ده ترسم، که سم، هاوریم که دیمه وه تو وه ک خوت بیت ، من بگوریم----------------...-----------------------------------...---وزگه خوزگه وه ک خور نه مدیبا یه شه وی تار خوزگه تاوی رام نه بوارد با یه بی یار خوزگه پیری که له لای نه ده کردم خوزگه له یه که م ژوانگه دا ده مردمن عاشقم ، عاشقی کچێک من عاشقم ، عاشقی کچێک ئه‌و ده‌ڵێ عه‌شق تاوانه‌ ! له‌و کاته‌وه‌ی خۆشم ئه‌وێت دڵم پڕ له‌ ئێش و ژانه‌ به‌ من ناڵێت ڕازی دڵی خۆ ئه‌زانم خۆشی ئه‌وێم گه‌ر وا نه‌بێت ، ئه‌ی چۆن به‌ دڵ ئه‌و له‌ کوێ بێت منیش له‌وێم؟ ئه‌زانم تۆ کچه‌ کوردی دڵت پڕ له‌ ناز و شه‌رمه‌به‌ڵام چیبکه‌م ئارام ناگرم گڕی عه‌شقم یه‌کجار گه‌رمه‌ شه‌رم مه‌که‌ ، که‌ی بیستوته‌ له‌ عه‌شقدا شه‌رم هه‌بێت؟ که‌ی ڕه‌وایه‌ ڕازی دڵ و قسه‌ی ده‌مت وه‌ک یه‌ک نه‌بێت؟ وه‌ره‌ هه‌ر به‌و ناز و شه‌رمه‌ ڕازی دڵــــت بدرکێنه‌ له‌ ئاسمانی خۆشه‌ویستی خۆری عه‌شقت بۆم هه‌ڵبێنه‌

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


شيعري کوردي
دو شنبه 24 / 1 / 1392 ساعت 1:28 | بازدید : 6073 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
د چه ند ده ترسم چه ند ده ترسم که دیمه وه هوالیکی تالت پی بی. چه ند ده ترسم که باوشت پیدا ده که م بونی نامویه کت لی بی. چه ند ده ترسم که دیمه وه گرامه ری زمانی چاو رینوسی هیمات گورابی.چه ند ده ترسم پله ی گه رمی په نجه کانت وه ک به جیم هیشت وا نه مابی له مه ش زیتر چه ند ده ترسم، که سم، هاوریم که دیمه وه تو وه ک خوت بیت ، من بگوریم----------------...-----------------------------------...---وزگه خوزگه وه ک خور نه مدیبا یه شه وی تار خوزگه تاوی رام نه بوارد با یه بی یار خوزگه پیری که له لای نه ده کردم خوزگه له یه که م ژوانگه دا ده مردمن عاشقم ، عاشقی کچێک من عاشقم ، عاشقی کچێک ئه‌و ده‌ڵێ عه‌شق تاوانه‌ ! له‌و کاته‌وه‌ی خۆشم ئه‌وێت دڵم پڕ له‌ ئێش و ژانه‌ به‌ من ناڵێت ڕازی دڵی خۆ ئه‌زانم خۆشی ئه‌وێم گه‌ر وا نه‌بێت ، ئه‌ی چۆن به‌ دڵ ئه‌و له‌ کوێ بێت منیش له‌وێم؟ ئه‌زانم تۆ کچه‌ کوردی دڵت پڕ له‌ ناز و شه‌رمه‌به‌ڵام چیبکه‌م ئارام ناگرم گڕی عه‌شقم یه‌کجار گه‌رمه‌ شه‌رم مه‌که‌ ، که‌ی بیستوته‌ له‌ عه‌شقدا شه‌رم هه‌بێت؟ که‌ی ڕه‌وایه‌ ڕازی دڵ و قسه‌ی ده‌مت وه‌ک یه‌ک نه‌بێت؟ وه‌ره‌ هه‌ر به‌و ناز و شه‌رمه‌ ڕازی دڵــــت بدرکێنه‌ له‌ ئاسمانی خۆشه‌ویستی خۆری عه‌شقت بۆم هه‌ڵبێنه‌

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


شيعري کوردي
دو شنبه 24 / 1 / 1392 ساعت 1:28 | بازدید : 4851 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
د چه ند ده ترسم چه ند ده ترسم که دیمه وه هوالیکی تالت پی بی. چه ند ده ترسم که باوشت پیدا ده که م بونی نامویه کت لی بی. چه ند ده ترسم که دیمه وه گرامه ری زمانی چاو رینوسی هیمات گورابی.چه ند ده ترسم پله ی گه رمی په نجه کانت وه ک به جیم هیشت وا نه مابی له مه ش زیتر چه ند ده ترسم، که سم، هاوریم که دیمه وه تو وه ک خوت بیت ، من بگوریم----------------...-----------------------------------...---وزگه خوزگه وه ک خور نه مدیبا یه شه وی تار خوزگه تاوی رام نه بوارد با یه بی یار خوزگه پیری که له لای نه ده کردم خوزگه له یه که م ژوانگه دا ده مردمن عاشقم ، عاشقی کچێک من عاشقم ، عاشقی کچێک ئه‌و ده‌ڵێ عه‌شق تاوانه‌ ! له‌و کاته‌وه‌ی خۆشم ئه‌وێت دڵم پڕ له‌ ئێش و ژانه‌ به‌ من ناڵێت ڕازی دڵی خۆ ئه‌زانم خۆشی ئه‌وێم گه‌ر وا نه‌بێت ، ئه‌ی چۆن به‌ دڵ ئه‌و له‌ کوێ بێت منیش له‌وێم؟ ئه‌زانم تۆ کچه‌ کوردی دڵت پڕ له‌ ناز و شه‌رمه‌به‌ڵام چیبکه‌م ئارام ناگرم گڕی عه‌شقم یه‌کجار گه‌رمه‌ شه‌رم مه‌که‌ ، که‌ی بیستوته‌ له‌ عه‌شقدا شه‌رم هه‌بێت؟ که‌ی ڕه‌وایه‌ ڕازی دڵ و قسه‌ی ده‌مت وه‌ک یه‌ک نه‌بێت؟ وه‌ره‌ هه‌ر به‌و ناز و شه‌رمه‌ ڕازی دڵــــت بدرکێنه‌ له‌ ئاسمانی خۆشه‌ویستی خۆری عه‌شقت بۆم هه‌ڵبێنه‌

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


شکانى دل
یک شنبه 23 / 1 / 1392 ساعت 3:14 | بازدید : 5525 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
ئه و كاتانه ي كه دليك ده شكيت و چاوه كانيش ئيتر فر ميسكيكي نه بيت بو رژاندن... ئه و كاتانه يش كه ئيتر هيزي نالين له دلدا نه بيت ... ئه وكاتانه ي كه ته نانه ت قه له م ده فته ره كه ت تويان به جي هيشتو بيت............ كاتيك له قولايي دله وه هه ستي وشك بونو ويه خ به ستنيكي سه هو ل كردووبيت............ چاوه كانت له دوونيا به سراوبيت وئاواته خوازي مه رگ كه يت..............! هه ست كه يت هيچ كه س و هيچ شتيكي ديكه ناتوانيت له دلت بگات....... كه هه ست كه ي ته نيا تريني ته نيا كاني......... ئه و كاته يش كه زريان ده يه ويت مومي دا گير ساوي كو نجي خه ل وه ته كه ت بكو ژرينيته وه ده رگايي دلت قا پات كات چا وه كانت ببسته... چا وه كانت ببسته و له قو لايي دله وه پي كه نه* كه به هه ر پي كه نينيك روحيك كوژراو گيان ده گريته وه و زيندوو ده بيته وه......ئينجا دل پيره يدار دراوم جوان ده بيته وه جوان ده بیته وه .... "رضاسيدرشيد"

موضوعات مرتبط: شعر , شيعري كوردي , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 18
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


sms
شنبه 20 / 1 / 1392 ساعت 1:50 | بازدید : 5940 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
ms عاشقانه قلب تنها چیزی است که شکسته اش هم کار میکنه :: :: هنوز هم از تمام کارهای دنیا ، دلبستن به دلت بیشتر به دلم میچسبد :: :: زخم که میخوری ، مزه مزه اش کن ، حتما نمکش آشناست ! :: :: من را از هر طرف نگاه کنی ، عاشق تو از آب در می آیم ! :: :: به سلطان حقيقتها فراموشت نخواهم کرد، تو تنها شعله اي هستي که خاموشت نخواهم کرد. :: :: رسیده ام به حس برگی که میداند بادازهرطرف بیایدعاقبتش"افتادن"است :: :: تمنادارم ازآسمان که اگرحتی قطره ای ازخوشبختی باریدبرای "تو"باشد :: :: میان آن همه الف و ب ومشق دبستان آنچه درزندگی واقعیت داشت "خط فاصله "بود :: :: امروز همان پیراهن آبی ام را پوشیدم موهایم را همان طور از بالا بستم و جلوی لپ تاپم نشستم صحنه ی جرم عاشقیم کامل شد چه فایده که تو زیر بار کشتن دلم نمی روی دستم را روی صفحه ی نمایش گذاشتم تا گرمای دستت را که به دروغ گفته بودی روی تصویرم است احساس کنم اشتباه می کردم آن گرما،گرمای انتظار کودکانه ام بود وگرنه قهقهه های تمسخرآمیز تو از یخ هم سرد تر است...

موضوعات مرتبط: شعر , شيعري كوردي , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


بايد...
سه شنبه 18 / 1 / 1392 ساعت 5:52 | بازدید : 2523 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
بایـد تـَرکــ کنـم ...! شبیـــه کســـی شده ام کــه پشتـــــــ دود سیگــارش با خود می گویــد : ... بایــد تـَرکـــــــ کنـــم ! ســیگــار را... خانــــه را... عشق را... زندگـــی را... و باز پُــکــی دیگــــر می زند...!
برچسب‌ها: "عليرضاحسينى سقز" ,

موضوعات مرتبط: شعر , شيعري كوردي , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


انتهاي بودن
سه شنبه 18 / 1 / 1392 ساعت 5:28 | بازدید : 4503 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
به انتـــــهای بودنــــم رسیــــــدم ، اما اشـــــک نمی ریزم ، پنهان شـــده ام پشــت لبخنـــــدی که درد میـکنـــه ...! ᾔ
برچسب‌ها: "عليرضاحسيني سقز" ,

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , جملات نغز , ,

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


www.kordstan.LXB.ir
15 / 1 / 1392 ساعت 1:57 | بازدید : 7766 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
http://www.kordstan.LXB.ir
برچسب‌ها: http://www , kordstan , LXB , ir ,


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


Emruz
سه شنبه 11 / 1 / 1392 ساعت 3:32 | بازدید : 5294 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
امروزبه پایان می رسدازفردا برایم چیزی نگو !من نمی گویم " فردا روزدیگری ست "فقط می گویم"تو روز دیگری هستی "توفرداییهمان که بایدبخاطرشزنده بمانم!دعایباران نخواندعایعشق بخواناین روزها دل هاتشنهتراز زمین اند...سلام ای ناله ی بارونسلام ای چشمای گریونای همه شادیه من...روحآبادیه منروز برگشتن تو روزآزادیه من
برچسب‌ها: "raza rashid soolakan" ,

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


شعر
دو شنبه 19 / 12 / 1391 ساعت 4:57 | بازدید : 5159 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
برچسب‌ها: گر نبود خنگ مطلی لگام زد بتوان بر قدم خویش گام ور نبود مشربه از زر ناب با دو کف دست , توان خورد آب ور نبود بر سر خوان , آن و این هم بتوان ساخت به نان جوین ور نبود جامهٔ اطلس تو را دلق کهن , ساتر تن بس تو را شانهٔ عاج ار نبود بهر ریش شانه توان کرد به انگشت خویش جمله که بینی , همه دارد عوض در عوضش , گشته میسر غرض آنچه ندارد عوض , ای هوشیار عمر عزیزیست , غنیمت شمارمست گشتم ؛ مست خواندن , , , , , , مست گفتن , , , , , , مست دیدن مست افکاری پریشان , , , , , , مست دیداری دوباره با توَهم , , , , , , با ستاره , , , , , , با نگاهی پاره پاره با کتابی از حقایق , , , , , , شرح حالی از خلایق بگر بر در دیر مینشانی ما را گر در ره کعبه میدوانی ما را اینها همگی لازمهٔ هستی ماست خوش آنکه ز خویش وارهانی ما را -------------------------------------- ای دوست دوا فرست بیماران را روزی ده جن و انس و هم یاران را ما تشنه لبان وادی حرمانیم بر کشت امید ما بده باران را -------------------------------------- تا درد رسید چشم خونخوار ترا خواهم که کشد جان من آزار ترا یا رب که ز چشم زخم دوران هرگز دردی نرسد نرگس بیمار ترا -------------------------------------- آن رشته که قوت روانست مرا آرامش جان ناتوانست مرا بر لب چو کشی جان کشدم از پی آن پیوند چو با رشتهٔ جانست مرا ,

موضوعات مرتبط: شعر , شيعري كوردي , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


خدایا...
شنبه 8 / 12 / 1391 ساعت 3:36 | بازدید : 2768 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
خدا باتوام باتوی که بودی باتوی که دیدی چقد عاشقش بودم باتویی دیدی برااون نفس میکشم باتواااااااااما چررررررررا مگه چیزی جز نفس کشیدن توهوای که نفسای اون باشه وبااون بودی چیزی ازت خواستم جواب منو بده تنها دل خوشیمو هم میخوای ازم بگیری وقتی میدونی اون همه زندگیمی خدا خودت دادیش پس پسش نگیر نمیتونم خدا به بزرگیت قسم نگیرش خدا میدونی که پشت هم بداوردممیدونی که اینکار رو فقط به خاطر بابام انجام داد خدا من ایمانمو میخوام فقط اینوازم نگیر ایمانم تمام زندگی منه خداااااااااااااااااااااا یه کاری کن دیگه طاقت ندارم خداا

موضوعات مرتبط: شعر , شيعري كوردي , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


بي تو...
دو شنبه 21 / 11 / 1391 ساعت 1:19 | بازدید : 1918 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
بی تو نمیدانم چرا چشمانم گاهی بی اختیار خیس میشوند.. میگویند حساسیت فصلی ست.. آری… من به فصل فصل این دنیای بی تو حساس
برچسب‌ها: "عليرضاحسيني سقز" ,

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


افكارعابراذهان رامكتوب كنيد!
پنج شنبه 19 / 11 / 1391 ساعت 19:47 | بازدید : 4552 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
"هر آن چه که به ذهنت می رسد مکتوب بنمای که اگر مکتوب ننمایی مثل آن است که به ذهنتنرسیده است".


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


سرورمن
شنبه 17 / 11 / 1391 ساعت 17:48 | بازدید : 5680 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
ســـرور مــن سرور من: امید بدون تو هیچ رهروی نمی تواند به قدر دانه شنی پیش رود هیچ کوهنورد نومیدی نمی تواند به مقصد برسد هیچ قلبی تا اوج زیبایی صعود نخواهد

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , جملات نغز , ,

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


مهمون خدا
سه شنبه 15 / 11 / 1391 ساعت 23:52 | بازدید : 4899 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
اگر در دنیا، خودت را مهمان حساب کنی و حق تعالی را میزبان، همه غصه ها می روند. چون هزار غصه به دل میزبان است که دل مهماناز یکی از آنها خبر ندارد.


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


خدايا..
دو شنبه 7 / 11 / 1391 ساعت 5:31 | بازدید : 4529 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
خدایا... کودکان گل فروش را می بینی!؟ مردان خانه به دوش دخترکان تن فروش مادران سیاه پوش کاسبان دین فروش محرابهای فرش پوش زبانهای عشق فروش انسانهای آدم فروش همه را می بینی...؟! می خواهم یک تکه آسمان کلنگی بخرم دیگر زمینت بوی زندگی نمی دهد...!!!


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


به سلامتي
دو شنبه 7 / 11 / 1391 ساعت 5:28 | بازدید : 5879 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
سلامتی اون دوستی که گفت: قبر منو خیلی بزرگ بسازین... چون دارم یه دنیا آرزو با خودم به گور میبرم..

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


فراموشش كرده ام
شنبه 3 / 11 / 1391 ساعت 4:59 | بازدید : 4660 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
فراموشش کرده ام ! فریاد میزدم "فراموشش کرده ام..." اما امروز! فقط یک عکس شبیه "او" مرا بهسقوط وا داشت ! نفسم را زیر پاهایم گم کردم... "او" فقط شبیه "او" بود ! و من را دیوانه کرد... نمیدانم اگر او ، "او" بود چه میشد؟! این دل بیچاره با چه حرفهایی تنش را گرم کرده! بیچاره ! ] + ]

موضوعات مرتبط: شعر , شيعري كوردي , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4


وينه که م
شنبه 3 / 11 / 1391 ساعت 1:23 | بازدید : 4380 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
وينه كه م هه ل بگره کورده باببي بويادگار يادگاري خوم پاشي خوم بوروژگار
برچسب‌ها: "رضارشيدسقز" ,

موضوعات مرتبط: شعر , شيعري كوردي , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 11
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


ئه گه رخه ونت دی....فه رهاد پیر بال
1 / 11 / 1391 ساعت 7:27 | بازدید : 2639 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

فه رهاد پیربال

*****

ئه گه ر خه ونت دی

له یادی جه ژنی نه وروز

یان له یادی شکو مه ندی

یازده ی ئازار

یادیان ده که یته وه

****

ئه گه ر خه ونت دیت

له گه ل خه لک

یادی جه ژنی نه وروز

یان یادی شکو مه ندی یازده ی ئا زار

ده که یته وه

ته مه نا بکه بو سبه ینی

ما ریک پیته وه بدات و بمری !

*****

ئه گه ر خه ونت دی

له ناو حه شاماتیکی جه ما وه ریدا

ریپیوانیک بو یادی هه له بجه و ئه نفال ساز ده که ن

ته مه نا بکه عه ینه ن ئه و وه زیرانه ی به درو

په رده له سه ر په یکه ری شه هید هه لده ده نه وه

به رد باران بکرین

*****

ئه گه ر خه ونت دی

له ناو خه لک

به دیار پرسه ی قاره مانیکی میلله ته که ته وه راوه ستاوی و

چه پله ی بو لیده دی

مانای وایه تو هه تا هه تایه

سه ری خوت له نا و میژوودا بزر کردووه

موکافاتی خه لک

له ناو ری پیوان و موناسه به ریکخراوه ییه کاندا

هیچ نیه جگه له تر لیدانیکی بی مانا زیاتر

به سه ر شکو مه ندیه بی سووده کانی رابردوودا

به سه ر رابردوودا مه گری

سه رکه وتنه کانی رابردووت مه لاوینه وه

گوو به راپه رین و هه موو شورشه کانی رابردووی کورد

گوو به میژوو

میژوویه کی نوی درووست بکه

شورشیکی نوی درووست بکه.

« فه رهاد پیربال»


موضوعات مرتبط: شعر , شيعري كوردي , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


سكوت
30 / 10 / 1391 ساعت 5:53 | بازدید : 5605 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

سکـــــــــــوت می کنـــــم . . .
نه اینـــــــــــــــکه دردی نیسـت . . .
گلویی نمــــــــانده برای فــــــــــریـــــاد . . .


موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


انكشت نما...
جمعه 27 / 10 / 1391 ساعت 21:48 | بازدید : 2026 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
انگشت نمای مردم شهرشده ام … شیرین ندیده اند که تیشه به دست بگیرد و بيستون راهدف قراردهد.

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


به سلامتي..
جمعه 27 / 10 / 1391 ساعت 1:0 | بازدید : 4397 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
به سلامتـــــي اونـــــی که اگه صد دفعه هم ناراحتش کنــی هر بار میگه این دفعه آخریــــــه کهمی بخشمت ولي باز با اخـــم میــاد توی بغلت☻


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


دوتارفيق...
16 / 10 / 1391 ساعت 5:49 | بازدید : 2851 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
دو تا رفیق عاشق یک دخترمیشن دختره میگه من 2 جام مشروب برای شما میارم تو یکیش زهر ریختم.... هرکس زنده بمونه اون با من ازدواج میکنه...! ... رفیق اولی میخوره میگه:به سلامتی این که من بمیرم و رفیقم به عشقش برسه، رفیق دومی میخوره میگه: به سلامتی این که من بمیرم و رفیقم به عشقش برسه. بعد دختره یه پیک میخوره میگه زهر تو این بود! میخورم به سلامتی این که رفاقت این دو رفیق به هم نخوره.


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


یک شنبه 15 / 10 / 1391 ساعت 5:4 | بازدید : 5241 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
همــه چــیـز بــا تــو شــروع شــد ! امــــا هــیـچ چــیـز بــدون تــــو تـمــام نـمـی شـــود, حـــتـی هــمـیـن دلــتـنـگــی هــای مـــن!
برچسب‌ها: "رضارشيد" ,

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


دل من حوصله كن
پنج شنبه 14 / 10 / 1391 ساعت 20:20 | بازدید : 5137 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
دل من حوصله كن داد زدن ممنوع است كم بكن این گله، فریـاد زدن ممنوع است بیـن این قـوم كه هـر كـار ثوابی‌ست كباب دل ِ دلسوختـه را باد زدن ممنـوع است تیشه بر ریشه فرهـاد زدن شیـرین اسـت حـرفی از پیشه فرهـاد زدن ممنـوع است
برچسب‌ها: "رضاسيدرشيدسقز" ,

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


جمعه 13 / 10 / 1391 ساعت 8:31 | بازدید : 5278 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
سخت میترسیدم از اینکه من از نژاد شیشه باشم و شکستنی او از نژاد جاده باشد و رفتنی آری روزها گذشت ، همان شد ، او رفت ، من شکستم¤یحرف میزنی اما تلخ ! محبت میکنی ولی سرد ! چه اجباری است دوست داشتن من ؟#بگذار سر به سینه من، تا که بشنوی، آهنگ اشتیاق دلی دردمندرا. شاید که بیش ازین، نپسندی به کار عشق، آزار این رمیده‌ی سر درکمند را. بگذار سر به سینه‌ی من، تا بگویمت: اندوه چیست، عشق کداماست، غم کجاست؟ بگذار تا بگویمت: این مرغ خسته جان، عمری‌ست در هوای تواز آشیان جداست. دلتنگم آن‌چنان که: اگر بینمت به کام، خواهم که جاودانه بنالم به دامنت شاید که جاودانه بمانی کنار من، ای نازنین - که هیچ وفا نیست با منت - *** تو ، آسمان آبی آرام و روشنی، من، چون کبوتری که پرم در هوای تو یک شب ستاره‌های تورا دانه چین کنم! با اشک شرم خویش بریزم به پای تو، بگذار تا ببوسمت، ای نوشخند صبح، بگذار تا بنوشمت، ای چشمه‌ی شراب. بیمار خنده‌های توام، بیشتر بخند! خورشید آرزوی منی، گرم‌تر بتاب
برچسب‌ها: "عليرضاحسيني سقز" ,

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


امشب وتنهايي من
جمعه 13 / 10 / 1391 ساعت 8:27 | بازدید : 4781 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
امشب قلمم را وام دادم و کلافه گی ِ بی خوابم را کنارجوی آب ِ سرد خیالمرها کردم، تا کمی با خود خلوت کنم... خواب هایم نیز بی خوابشده اند. شاید از چیزی میترسند! میدانی ترس از کدام روزنه ی شب سرک میکشد؟ تو در امید پروازی و من در انتهای سقوط ... میدانی یا نه ، که دردها پر از ابرند و تنهایی پر از کوچه باغ های دنج و من رهگذرم... دیروزهایم همه در اندیشه اند و لحظه های اکنونم درجا زده اند. این روزها نابهنگام اشک میریزند ، و تصویر تو در کنار دیدگانم تاب میخورد... این روزها، زمان ، کدو تنبلی شده بزرگ که برای راه رفتنش التماس گدایی میکند... این روزها چقدر سرد شده اعصاب من ! یادم باشد به بادهای پاییزی بگویم به جای اینکه استخوان هایم را گاز بگیرند ، تمام دردهایم را بردارند ، و ببرند و ببرند و ببرند... و من نشسته ام اینجا در کنج دلتنگی ِ بی زمان... هذیان هایم نا تمام مانده و بلندی ِ صبرم تمام شده. من بی قرارم و خسته ، و ای کاش بی تابی ها ، تاب ِ بی تابی را داشت
برچسب‌ها: "دلنوشته تنهايي" ,

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 3
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


آنروزهم ميايد...
13 / 10 / 1391 ساعت 7:25 | بازدید : 1506 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
روزگاری خواهد رسید ... همچنان که در آغوش دیگری خفته ای ، به یاد من ستاره ها را خواهی شمرد تا آرام شوی... دلت هوایم را خواهد کرد... به یاد خواهی آورد باهم بودن هایمان را... به یاد خواهی آورد خنده هایم را... به یاد خواهی آورد اشک هایم را... به یاد خواهی آورد حرف هایم را... مطمئنم در آن لحظه در دلت دلتنگ من شده ای... اما خیلی از من دوری کاش ماندنت همیشگی بود عزیزترینم
برچسب‌ها: "شعركردي وفارسي" ,

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


ساده ي ساده...
جمعه 13 / 10 / 1391 ساعت 3:9 | بازدید : 2451 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
چه آسون همو از داست دادیم خوشبختیمون رو پرتاب کردیم به دور دستها هنوزم نگاهت با منه یه ذره از نگاه تو مونده تو چشمهای من ساده چشم به راه تو ولی دیگه وقت رفتنه تو رو می سپرم به باد تو رو می سپرم به باران و به خود خدا می خوام که همیشه بهترینها رو برات بیارن زیباترینها رو "رضاسيدرشيد"

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


جشمهايم...
جمعه 13 / 10 / 1391 ساعت 3:2 | بازدید : 2697 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
چشم هایم ازدردهای پنهانی حکایت دارد دردهایی که جانم را میفرساید گام هایم به خستگی یک مرغابی هجران کشیدهشده است ولی دل کوچکم هنوزبه رنگ آبی آسمان دل خوش است و من یقین دارم روزی به آسمان خواهم رسید

موضوعات مرتبط: شعر , شيعري كوردي , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3


بادرودي ميايي و...
چهار شنبه 11 / 10 / 1391 ساعت 7:15 | بازدید : 2404 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
با درودی به خانه می آیی و با بدرودی خانه را ترک می گویی ای سازنده! لحظه ی ِ عمر ِ من به جز فاصله یِ میان این درود و بدرود نیست: این آن لحظه ی ِ واقعی ست که لحظه ی ِ دیگر را انتظار می کشد. نوسانی در لنگر ساعت است که لنگر را با نوسانی دیگر به کار می کشد. گامی است پیش از گامی دیگر که جاده را بیدار می کند. تداومی است که زمان مرا می سازد لحظه ای است که عمر ِ مراسرشار می کند

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


بازباران...
چهار شنبه 11 / 10 / 1391 ساعت 7:12 | بازدید : 2525 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
باز باران ، بی طراوت ، کو ترانه؟ ! سوگواری ست ،رنگ غصه ، خیسی غم ، می خورد بر بام خانه ، طعم ماتم . یاد می آرم که غصه ، قصه را می کرد کابوس ، بوسه می زد بر دو چشمم گریه با لبهای خیسش . می دویدم، می دویدم ، توی جنگل های پوچی ، زیر باران مدیحه ، رو به خورشید ترانه ، رو به سوی شادکامی . می دویدم ، می دویدم ، هر چه دیدم غمفزا بود ، غصه ها و گریه ها بود ، بانگ شادی پس کجا بود؟ این که می بارد به دنیا ، نیست باران ، نیست باران ، گریه ی پروردگار است، اشک می ریزد برایم . می پریدم از سر غم ، می دویدم مثل مجنون ، با دو پایی مانده بر ره از کنار برکه ی خون . باز باران ، بی کبوتر ، بوف شومی سایه گستر ، باز جادو ، باز وحشت ، بی ترانه ، بی حقیقت ، کو ترانه؟ ! کو حقیقت؟ ! هر چه دیدم زیر باران ، از عبث پر بود و از غم ، لیک فهمیدم که شادی مرده او دیگر به دلها ، مرده در این سوگواری
برچسب‌ها: "عليرضاحسيني سقز" ,

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


دل نوشته
سه شنبه 3 / 10 / 1391 ساعت 3:23 | بازدید : 4853 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
عشق اول چه سخت است هم پایيز باشد، هم ابر باشد هم باران باشد ، هم خيابان خيس باشد اما نه تو باشی نه دستی برای فشردن باشد نه پایی بـرای قدم زدن باشد و نه نگاهی برای زل زدن عشق اول درگیر رویای تو ام منو دوباره خواب کن دنیا اگه تنهام گذاشت تومنو انتخاب کن دلت از ارزوی من انگار بیخبر نبود حتی تو تصمیمای من چشمات بی اثر نبود خواستم بهت چیزی نگم تا با چشام خواهش کنم درارو بستم روت تا احساس ارامش کنم باور نمیکنم ولی انگار غرور من شکست اگه دلت میخواد بری اصرار من بی فایدست هرکاری میکنه دلم تا بغضمو پنهون کنه چی میتونه فکر تورو از سر من بیرون کنه یا داغ رو دلم بذار یا که از عشفت کم نکن تمامه تو سهم منه به کم قانع ا م نکن خواستم بهت چیزی نگم تا با چشام خواهش کنم . درارو بستم روت تا احساس ارامش کنمنی روزی که کلک تقدیر در پنجه ی قضا بود بر لوح آفرینش غم سر نوشت ما بود روزی که می گرفتند پیمان ز نسل آدم عشق از میان ذرات در جستجوی ما بود ساقی شراب ذوقم دیشبزیاد تر داد گر پاره شد ز مستی پیراهنم به جا بود بر عاصیان هر قوم بگماشت حق بلایی ما خیل عشق بازان هجرانمان بلا بود نوشته شده در تاريخ دو شنبه 13 آذر 1391غزل و غزال هرگز حسد نبردم بر منصبی و مالی الا بر آن که دارد با دلبری وصالی دانی کدام دولت در وصف می‌نیاید چشمی که باز باشد هرلحظه بر جمالی خرم تنی که محبوب از در فرازش آید چون رزق نیکبختان بی محنت سؤالی همچون دو مغز بادام اندر یکی خزینه با هم گرفته انسی وز دیگران ملالی دانی کدام جاهل بر حال ما بخندد کو را نبوده باشد در عمر خویش حالی بعد از حبیب بر من نگذشت جز خیالش وز پیکر ضعیفم نگذاشت جز خیالی سال وصال با او یک روز بود گویی و اکنون در انتظارش روزی به قدر سالی ایام را به ماهی یک شب هلال باشد وان ماه دلستان را هر ابرویی هلالی صوفی نظر نبازد جز باچنین حریفی سعدی غزل نگوید جز برچنین غزالی نوشته شده در تاريخ یک شنبه 12 آذر 13
برچسب‌ها: "عليرضاحسيني , kurdnews" ,

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


شعري از"وحدت كرمانشاهي"
سه شنبه 3 / 10 / 1391 ساعت 3:20 | بازدید : 3746 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
وحدت کرمانشاهی از يك خروش يا رب شب زنده دارها حاجت روا شدند هزاران هزارها يك آه سرد سوخته جانيسحر زند در خرمن وحود جهاني شرارها آري دعاي نيمه شب دلشكستگان باشد كليد قفل مهمات كارها ميناي مي ز بند غمت ميدهد نجات هان اي حكيم ! گفتمت اين نكته بارها آب و هواي ميكده از بسكه سالم است در پاي هر خميش مي ميگسارها طاق و رواق ميكده هرگز تهي مباد از هاي و هوي عربده ي باده خوارها پيغام دوست مي رسدم هر زمان بگوش ازنغمه هاي زير و بم چنگ و تارها ساقي به يك كرشمه ي مستانه در ازل بربود عقل و دين و دل هوشيارها وحدت به تير غمزه و شمشير ناز شد بي جرم كشته در سر كوي نگارها طهماسب قليخان كرمانشاهي متخلص به(وحدت ) عارفي بزرگ و جليل القدر و صاحب كمالات و داراي مسند ارشاد طريق در 1236 قمري در ماهيدشت كرمانشاه متولد گرديد . و بعد از هفتاد سال زندگي پر بركت و ارشاد تشنگان حقيقت در رمضان 1311 قمري دعوت حق را لبيك گفت ، آرامگاهش در ابن بابويه شهر ري قرار دارد. ديوان وي به همراه ديوان غبار همداني و رباعيات سرمد هندوستاني در يك مجلدبه نام ( جام سخن ) توسط گروه فرهنگي مَتا چاپو منتشر گرديد . محل فروش : خیابان انقلاب چهار راه وصال انتشارات مولی // // // // مقابل دانشگاه مجتمع فروزنده طبقه اول کتاب ماندگار نوشته شده در تاريخ یک شنبه 12 آذر 1391

موضوعات مرتبط: شعر , شعرفارسي , ,

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نظر سنجی

بنظرشماكدام يك ازشهرهاي كردنشين زيربيشترهدف تهاجم فرهنكي قراركرفته است؟

آرشیو مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان kurdnews و آدرس kordstan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را د




آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 5108
:: کل نظرات : 148

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 47

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 9979
:: باردید دیروز : 12339
:: بازدید هفته : 31111
:: بازدید ماه : 121935
:: بازدید سال : 2125793
:: بازدید کلی : 6025972