وبسایت خبری کوردنیوزر،خبرها و رویدادهای ایران و جهان و مناطق کردنشین را در معرض دید بازدید کنندگان وکاربران محترم قرارمیدهد.ولازم به ذکراست وبسایت کوردنیوزکاملامستقل و وابسته به هیچ یک از جناحهای سیاسی نمیباشد. باتشکر مدیر وبسایت :علیرضاحسینی سقز
زندگی نامه ی شهرام ناظری
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 5:25 | بازدید : 4761 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

شهرام ناظری خواننده و استاد موسیقی ایرانی درسال ۱۳۲۸ در کرمانشاه ودر خانواده اي اهل موسيقي متولد شد.


Shahram Nazeriوي از زمان كودكي مانند اكثر خوانندگان كه صداي خوش در خانواده شان موروثي بوده صداي خوش را از پدر و مادر خود به ارث مي بردو پدرش كه صداي لطيفی داشت و از سبك قدما و خوانندگان آن ديار به خصوص شادروان شيخ داوودي خواننده بزرگ بهره گرفته بود فرزندش را تحت تعليم قرار مي دهد ناگفته نماند كه قطب اين خانواده مرحوم استاد حاجي خان ناظري بوده كه اكثر موسيقي دانان كرمانشاه را با نت و موسيقي اصيل ايران تعليم داده وخود از درويش خان و كلنل وزيري بوده است.

پدر شهرام ناظري ضمن آشنايي با گوشهها و رديف هاي آواز ايراني با سه تار هم آشنايي داشته است و مادر وی هم صوتی خوش و با آواز آشنایی داشته و شهرام در چنين محيطي پرورش مي يابد.

اين محيط مناسب هنري موجب میشود تا وي در سن ۹ سالگي اولين برنامه هنري خود را در راديو كرمانشاه همراه با تار مرحوم درويشي؛ از نوازندگان معروف كرمانشاه اجرا نمايد.

وي سپس در سن ۱۱ سالگي در راديو تلويزيون ايران چند برنامه در آواز ايراني اجرا نمود و براي پر بارتر كردن درك موسيقي خود ارتباط بيشتري با پسر عمويش علي ناظري و درويش نعمت علي خان خراباتي كه تاثير بزرگ و مهمي بر آشنايي او با موسيقي محلي و كردي و درك آن داشتهاند برقرار كرد.

وي همواره در پي بهره بردن از مكاتب و استادان مختلف بوده است. در سال ۱۳۴۵ براي بهره گيري از محضر اساتيدي چون شادروان عبداله خان دوامي، نورعلي خان برومند، عبدالعلي وزيري، محمود كريمي و. .. مقيم تهران میشود و ضمن بهره گيري از محضر اين اساتيد سه تار را نیز نزد استادان احمد عبادي، محمود تاج بخش، جلال ذوالفنون و محمود هاشمي فرا مي گيرد.

شهرام ناظري به مدت يكسال در تبريز با نوازندگان و موسيقيدانان آن ديار مانند بيگجه خاني محمود فرنام قيطانچيان كه از شاگردان اقبال آذر بودند درزمينه موسيقي ايراني كار مي كند.

درسال ۱۳۵۴ بنابه پيشنهاد نورعلي برومند به استخدام راديوتلويزيون در مي آيد و اولين برنامة خود را با گروه شيدا به سرپرستي محمد رضا لطفي با مثنوي مولانا و ترانه اي از شيخ بهايي اجرا مي نمايد و پس از آن با گروه عارف به سرپرستي حسين عليزاده و پرويز مشكاتيان همكاريش را ادامه مي دهد.

فهرستی از آثار
مثنوی موسی و شبان
سخن عشق
بهاران ابیدر
باد صبا میآید
شعروعرفان (بنمای رخ)
یادگار دوست
ساقی نامه و صوفی نامه ۱ (سوته دلان)
ساقی نامه و صوفی نامه ۲ (نسیم صبحگاهی)
نجوا
بشنو از نی
سخن تازه
دیوان شمس
لاله بهار
شورانگیز
کنسرت افشاری ۶۲
درگلستانه
زمستان
کنسرت استادان موسیقی ملی ایران
گل صدبرگ
آتش در نیستان
چاوش ۲
چاوش ۳
چاوش ۴
چاوش ۷
چاوش ۸
چشم به راه
کنسرتی دیگر
دل شیدا
کیش مهر
مطرب مهتاب رو
بی قرار
حیرانی
لیلی و مجنون
ساز نو آواز نو
کنسرت ۷۷
کنسرت کامکارها
آواز اساطیر
سفر به دیگر سو
غم زیبا
لولیان (آخرین اثر تا اردی بهشت ۱۳۸۵)

وي درسال ۱۳۵۵ درنخستين كنكور موسيقي سنتي ايران (باربد) مقام اول رابه دست مي آورد.

درسال ۱۳۵۶ همراه باگروه سماعي به سرپرستی اصغر بهاري و حسن ناهيد براي اجراي كنسرت در جشنواره توس انتخاب میشود.

و درسال ۱۳۵۸ همراه با گروه چاووش كه خود از اعضاي اصلي آن بود در سخت ترين شرايط صداي موسيقي سنتي و اصيل ايران را به گوش مردم هنردوست كشور رساند.

شهرام ناظري از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۰ با تلاش پي گير و بي وقفه آلبومهای چاووش (۲) (۳) (۴) (۷) (۸) را با همكاري گروه چاووش، گروه شيدا و گروه عارف به سرپرستي محمد رضا لطفي، حسين عليزاده و پرويز مشكاتيان، آلبوم مثنوي موسي و شبان را با همكاري جلال ذوالفنون و بهزاد فروهري، شعر و عرفان را با همكاري نوازندگان مركز حفظ و اشاعه موسيقي سنتي ايران و گروه مولانا به سرپرستي جليل عندليبي، آلبوم سخن عشق باهمكاري گروه تنبور شمس و مرا عاشق را با همكاري گروه عارف به سرپرستي پرويز مشكاتيان تهيه كرد.

او در سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۴ از فعاليت خود کاست و به طرق مختلف مشغول تدريس موسيقي و رديفهاي آوازي به علاقه مندان گرديد .

از سال ۱۳۶۴ به بعد با همكاري گروههاي موسيقي ايراني كارهاي زيبايي را به بازار موسيقي عرفاني و اصيل ايرانی عرضه ساخت كه از درخشان ترين اين آثار رامي توان : گل صد برگ با همكاري استاد جلال ذوالفنون آتش در نيستان با همكاري استاد جلال ذوالفنون كنسرت اساتيد با همكاري گروه استاد فرامرز پايور بي قرار با همكاري گروه جليل عندليبي را نام برد. شهرام ناظري طي فعاليت هنري خود براي اجراي كنسرتهايي موسيقي اصيل ايراني و عرفاني سفرهاي بيشماري به كشورهاي آسيايي اروپايي و آمريكا داشته است و در فستيوالهاي جهاني نيز حضور به هم رسانيده است .

وي درسال هاي اخير باحضوري بيشتر در كنسرتهاي داخلي كه با همه زحمات و مشقات اجراي آنها به دليل كمبود امكانات و مشکلاتی که همواره در سالهای پس از انقلاب اسلامی در ایران پیش روی هنرمندان و بویژه اهالی موسیقی بوده است به درخواست علاقه مندان خود جواب مثبت داده است. حضور او درجشنوارة موسيقي فجردرسال ۱۳۸۰ به همراه فرزندش حافظ ناظري را شايد بتوان يكي از مهمترين وقايع در دوران اين جشنواره به حساب آورد چنان كه جايزه اول اين فستيوال به عنوان بهترين خواننده موسيقي اصیل ایرانی را نصيب او ساخت.

وی جايزة مخصوص هيئت داوران را نيز از جشنوارة مهر دريافت داشته است. اما بدیهیست که چنین تقدیر و بزرگداشتهایی در این سطح هیچگاه نخواهد توانست تقدیری شایسته از استادانی چون ناظری باشد. کسانی که با جهد خود موسیقی اصیل ایرانی را به قلههای امروزی رسانیده اند


   
 
 
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


زندگی نامه ی حسن زیرک
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 5:25 | بازدید : 5098 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )



                               



حسن زیرک(۱۹۲۶-۱۹72(خواننده ترانه‌های کردی در مناطق کردنشین غرب ایران بود. از وی آوازها و ترانه‌های کردی زیادی به جا مانده‌است.

زندگی

حسن زیرک در ۸ آذر ۱۳۰۰ (۲۹/۱۱/۱۹۲۱ میلادی) در محلهٔ قلعهٔ سردار شهر کردنشین بوکان به دنیا آمد. در سن‌ پنج سالگی‌ پدرش درگذشت‌ و زندگی‌ را در رنج‌ گذراند. چندی در شهرهای‌ کردستان‌ ایران و عراق سپری‌ کرد. یکی‌ از شهرهایی‌ که‌ در آن‌ مدت‌ زیادی‌ اقامت‌ داشت‌ کرمانشاه بود. همکاری‌ او در این‌ شهر با هنرمندان‌ برجسته‌ کرمانشاهی‌ همچون‌ مجتبی‌ میرزاده‌، محمد عبدالصمدی، اکبر ایزدی و بهمن‌ پولکی‌ سبب‌ خلق‌ آثار زیبایی‌ شد. وقتی در‌ عراق‌ بود در مسافرخانه‌ «فه‌نده‌ق‌ شمال»‌ به‌ شاگردی‌ پرداخت. روزی‌ هنگام‌ نظافت‌ که‌ مشغول‌ زمزمه‌ یکی‌ از ترانه‌هایش‌ بود‌ مسافری‌ به‌ نام‌ جلال طالبانی (رهبر اتحادیه‌ میهنی‌ کردستان‌ عراق و رئیس جمهور کنونی دولت موقت عراق) که‌ در آنجا اقامت‌ داشت‌ با شنیدن‌ صدای‌ حسن‌ زیرک‌ او را به‌ رادیو بغداد برد‌ و در آنجا مشغول‌ به‌ کار می‌شود. مدتی در بخش‌ کردی‌ رادیو بغداد همکاری‌ کرد. از سال‌ ۱۳۳۷ که‌ بخش‌ کردی‌ رادیو ایران‌ در تهران‌ گشایش یافت همکاری‌ خود را با این‌ مرکز آغاز کرد. آثاری که حسن‌ زیرک‌ در رادیو تهران‌ به‌ ضبط‌ رسانید اغلب‌ با ساز اساتیدی‌ همچون‌ حسین‌ یاحقی‌، حسن کسایی، جلیل‌ شهناز، جهانگیر ملک، احمد عبادی و سرپرستی‌ مشیر همایون‌ شهردار همراه‌ بود.

حسن‌ زیرک‌ گرچه‌ به خاطر شرایط‌ سخت‌ زندگی‌ از تحصیل‌ بی‌بهره‌ ماند ولی‌ استعداد کم‌نظیری‌ در سرودن‌ شعر و آهنگسازی‌ کردی‌ داشت‌. این‌ استعداد به‌ همراه‌ صدای‌ منحصر به‌ فرد، سبب‌ گردید که‌ ترانه‌هایش‌ در سرتاسر کردستان‌ محبوبیت‌ یافت‌. صدای‌ او همچنان در مناطق‌ کردنشین‌ و در کوچه و خیابان و از خانه‌ها و مغازه‌ها بگوش می‌رسد.

حسن‌ زیرک‌ با خانم‌ میدیا زندی‌ گوینده‌ بخش‌ کردی‌ رادیو تهران‌ ازدواج‌ کرد که‌ حاصل‌ آن‌ ازدواج‌ دو دختر به‌ نامهای‌ مهتاب‌ (آرزو) و مهناز (ساکار) بود. او‌ چند ترانه‌ را برای‌ فرزندانش‌ اجرا کرده‌ است‌.

حسن‌ زیرک‌ نه‌ در ایران‌ و نه‌ در عراق‌ روی‌ خوشی‌ و راحتی‌ و آزادی‌ را ندید. رفتار دولت‌ وقت‌ ایران با حسن‌ زیرک‌ او را دچار مشکل‌ فراوانی‌ کرد، به ویژه‌ وقتی‌ که‌ دکتر شیخ عابد سراج الدین رییس‌ وقت‌ برنامه‌های‌ کردی‌ رادیو تهران‌ بود به‌ او اجازه‌ کار نداد و این‌ کار سراج‌الدین‌ چنان‌ تاثیر منفی‌ بر دل‌ لطیف‌ حسن‌ گذاشت‌ که‌ دیگر به‌ رادیو برنگشت‌ و با دلی‌ شکسته‌ باروبنه خود را به‌ سوی‌ بغداد پیچید. در آنجا نیز او را دچار مشکل‌ کردند. او را گرفته‌ و روانه‌ زندان‌ کردند، در آنجا زیرک را به‌ پنکه‌ سقفی‌ بسته‌ و شکنجه‌ دادند. پس‌ از رهایی‌ از بغداد مجددا به‌ تهران‌ برگشت‌، در تهران‌ نیز ساواک او را گرفت‌ و شکنجه‌ داد که‌ جریان‌ شکنجه‌اش‌ در ساواک‌ را خودش‌ در نوار گفته‌ که‌ صدای‌ او هنوز به‌ یادگار مانده‌ است.‌ در سال‌های‌ ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۳ در کرمانشاه‌ بود و با رادیو کرمانشاه همکاری‌ داشت‌.

سالهای‌ پایانی‌ زندگی‌ زیرک‌ در تلخی‌ و ناکامی‌ گذشت‌ و چندان به آواز نمی‌پرداخت. در منطقه‌ بوکان قهوه‌خانه‌ای‌ دایر کرد و در میان‌ مردمی‌ که‌ دوست‌شان‌ داشت‌ و دوستش‌ داشتند آخرین‌ نفس‌هایش‌ را در رنج‌ و بیماری‌ کشید.‌ در چهارم‌ تیرماه‌ ۱۳۵۱ برابر با (۲۶/۶/۱۹۷۲) در بیمارستان‌ بوکان‌ به‌ علت‌ بیماری‌ لاعلاج‌ چشم‌ از جهان‌ فروبست‌ و بر فراز کوه‌ نالشکینه‌که‌ از کوه‌های‌ زیبای‌ آن‌ منطقه‌ است‌ به‌ خاک‌ سپرده‌ شد.

نظر دیگران درباره حسن زیرک

همسر حسن‌ زیرک‌ که‌ خود‌ گوینده‌ بخش‌ کردی‌ رادیو تهران‌ بود،‌ می‌نویسد:

«حسن‌ زیرک‌ نزدیک‌ به‌ هزار ترانه‌ در تهران‌ و کرمانشاه‌ اجرا کرده‌ بود و بخاطر همین‌ ترانه‌های‌ او بود که‌ روزانه‌ نزدیک‌ به‌ دوهزار نامه‌ نوشته‌ می‌شد و حتی‌ درون‌ نامه‌ پول‌ قرار می‌دادند تا ترانه‌ مورد درخواست‌ آنان‌ پخش شود.‌ برنامه‌های‌ کردی‌ رادیو تهران‌ و کرمانشاه‌ بخاطر صدای‌ دلنشین‌ حسن‌ زیرک‌ مورد توجه‌ همه‌ قرار گرفته‌ بود و آن‌ موقع‌ هر روز دو بار برنامه‌ «ما و شنوندگان» پخش‌ می‌شد. حسن‌ زیرک‌ با صدای‌ رسا و لذت‌بخش‌ خود باعث‌ معروفیت‌ و کیفیت‌ و شکوفایی‌ برنامه‌های‌ کردی‌ در تهران‌ و کرمانشاه‌ شده‌ بود و سیل‌ نامه‌های‌ طرفداران‌ ترانه‌های‌ او هر روز به‌ رادیو جاری‌ بود. اما پس‌ از این‌ همه‌ خدمت، حسن‌ زیرک‌ را دیگر به‌ رادیو راه‌ ندادند واو را از یاد بردند درحالی‌ که‌ در ۲۸ مرداد ۱۳۴۱ که‌ برد ایستگاه‌ رادیوی‌ کرمانشاه‌ به‌ صد کیلو وات‌ رسیده‌ بود صدای‌ حسن‌ زیرک‌ به‌ همه‌ شهرها و روستاهای‌ کردنشین‌ می‌رسید.»

شهرام ناظری هنرمند موسیقی‌ سنتی‌ ایران‌ در خصوص‌ صدای‌ حسن‌ زیرک‌ چنین‌ اظهار داشت‌:

«در خصوص‌ مرحوم‌ حسن‌ زیرک‌، در مجموع‌ فقط‌ می‌توانم‌ بگویم‌ که‌ یک‌ انسان‌ نابغه‌ به‌ معنای‌ واقعی‌ بود. یعنی‌ در همان‌ لحظه‌ که‌ وارد ارکستر رادیو می‌شد و به‌ اتاق‌ ضبط‌ می‌رفت‌ بداهتا هم‌ شعر می‌سرود، هم‌ آهنگ‌ می‌ساخت‌ و هم‌ آن‌ را می‌خواند که‌ تا کنون‌ چنین‌ موردی‌ در موسیقی‌ سابقه‌ نداشته‌ است‌. با توجه‌ به‌ این‌ نکته‌ که‌ ایشان‌ سواد خواندن‌ و نوشتن‌ هم‌ نداشتند اما موسیقی‌ و شعر را به‌ صورت‌ الهامی‌ و حفظ‌ شده‌ می‌خواند و واقعا از افراد کاملا استثنایی‌ و از نوابغ‌ موسیقی‌ کردی‌ بودند و بنده‌ در میان‌ خوانندگان‌ کرد علاقه‌ خاصی‌ به‌ صدای‌ حسن‌ زیرک‌ دارم‌.»

فاروق‌ صفی‌زاده‌ بوره‌که‌ای‌، از پژوهندگان معاصر در خصوص‌ حسن‌ زیرک‌ می‌ نویسد:

«حسن‌ زیرک‌ بیش‌ از هزار و پانصد ترانه‌ ساخته‌ است‌ و همه‌ آهنگ‌های‌ ترانه‌ها و بیشتر سروده‌های‌ آن‌ را خود می‌ساخته‌ و می‌سروده‌ است‌. از آهنگ‌های‌ این‌ هنرمند بزرگ‌ بیشتر ترانه‌سرایان‌ امروز فارس‌ و کرد و بیگانه‌ و ترک‌ نیز سود جسته‌اند و امروز هر آهنگی‌ که‌ پدید می‌آید نشانی‌ از آهنگ‌های‌ این‌ هنرمند را در خود نهفته‌ دارد، هنگامی‌ که‌ به‌ آهنگ‌های‌ او گوش‌ فرا می‌دهی‌، زندگی‌ را با همه‌ آزارها و مویه‌ها و رنج‌هایش‌ درمی‌یابی‌. بر همین‌ پایه‌ آهنگ‌های‌ حسن‌ زیرک‌ نشانه‌ زندگی‌ هر کرد آریایی‌ رنج‌کشیده‌ را در خود نهفته‌ دارد.

مجتبی‌ میرزاده‌ نوازنده‌ ویولون‌ و موسیقیدانی که‌ در تمام‌ آثار حسن‌ زیرک‌ در دهه‌ ۱۳۴۰ در ارکستر رادیو کرمانشاه‌ نوازندگی‌ و تنظیم‌ آهنگ‌های‌ او را به‌ عهده‌ داشته‌ در مورد این‌ هنرمند فقید در گفت‌وگو با راقم‌ این‌ سطور چنین‌ اظهار داشت‌:

«حسن‌ زیرک‌ با اینکه‌ مطلقاً سواد نداشت‌ اما اشعار اغلب‌ آثارش‌ را به‌ صورت‌ بداهه‌ و در آن‌ لحظه‌ که‌ می‌خواند می‌سرود و از حافظه‌ای‌ بسیار قوی‌ در حفظ‌ شعر و آهنگ‌ و مقام‌های‌ کردی‌ برخوردار بود و باید گفت‌ که‌ حسن‌ زیرک‌ هیچ‌گاه‌ در موسیقی‌ کرد تکرار نخواهد شد چرا که‌ ماندگارترین‌ و زیباترین‌ نغمات‌ کردی‌ را خلق‌ کرد و اینک‌ نه تنها در ایران‌ حتی‌ در میان‌ کردهای‌ عراق‌، سوئد و سایر نقاط‌ جهان‌ آثار و نام‌ و یاد او از مقام‌ و منزلت‌ والایی‌ برخوردار است‌.»

بیژن‌ کامکار خواننده‌ و نوازنده،‌ با اعلام‌ این‌ مطلب‌ که‌ علاقه‌زیادی‌ به‌ صدای‌ مرحوم‌ حسن‌ زیرک‌ دارد گفته است‌:

«حسن‌ زیرک‌ یکی‌ از برجستگان‌ موسیقی‌ کرد به‌ شمار می‌ آید و خیلی‌ از آهنگ‌های‌ کردی‌ یا فارسی‌ که‌ الان‌ به‌ اجرا در می‌آید الهام‌ گرفته‌ از آثار آن‌ هنرمند است‌ و شهرت‌ و محبوبیت‌ حسن‌ زیرک‌ فقط‌ محدود به‌ مرزهای‌ ایران‌ نیست‌ بلکه‌ در کشورهای‌ اروپایی‌ وتمام‌ نقاط‌ کردنشین‌ جهان‌ امتداد دارد.»

 


|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


زندگی نامه ی قاضی محمد
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 5:25 | بازدید : 5318 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
زندگی نامه قاضی محمد

 


پیشوا قاضی محمد در سال 1901 میلادی در شهر مهاباد و در خانواده‌ای میهن‌دوست دیده به جهان گشود. در دوران جوانی همراه با برخی از روشنفکران کرد به اشاعه‌ی اندیشه‌ی رهایی‌طلبانه و آزادیخواهانه همت گمارد. در دوران حکومت رضاشاه در منصب ریاست اداره‌ی امور معارف مشغول به کار بوده و از این طریق نیز، در راستای افزایش تعداد مدارس و رشد سطح سواد در مهاباد خدمات شایان توجهی به انجام رسانده است. پیشوا قاضی محمد در آن دوران جوانان را در مدارس گردهم می‌آورد و آنها را از لحاظ اهمیت رهایی‌طلبی و ملی‌گرایی جهت رهایی ملت کرد از دست حکومت رضاخان


آگاه و هشیار می‌ساخت.

 به دنبال برکنارشدن حکومت ستمکار رضاشاه، قاضی محمد همه‌ی سعی خود را به کار گرفت تا ملت کرد به رهایی برسد و در این راه به سازماندهی توده‌های مردم روی آورد. نفوذ بسیار پیشوا میان مردم و محبوبیتی که نزد مردم داشت، باعث شده بود که وی در سالهای بحران کمبود مواد غذایی در نتیجه‌ی جنگ جهانی و حاکمیت قبایل و عشایر، یعنی سالهای 1320 تا 1324، بتواند از وقوع جنگ میان عشایر جلوگیری به عمل آورد و در راستای رهایی کردستان گامهای بلند و مستحکم بردارد.
سفارتخانه‌ی بریتانیا در تهران در 13 ژوئن 1942، طی نامه‌ای خطاب به سفارتخانه‌ی بریتانیا در بغداد می‌نگارد: "از اولین روزهای رهایی از زیر یوغ شاه، مردانی همچون قاضی محمد در صدد ایجاد اتحاد میان کردها بوده‌اند". در همین نامه آمده است که: " در 25 سپتامبر 1941، افسری بریتانیایی همراه با یک افسر آمریکایی به مهاباد رفتند و با قاضی محمد ملاقات کردند. قاضی محمد در هنگام مصاحبه با آنها، طرحی را در رابطه با یک کردستان همبسته با افسر بریتانیایی مطرح نمود".(1)
پیشوا قاصی محمد در سال 1923، به صفوف جمعیت تجدیدحیات کرد پیوست و پی برد که آن سازمان، به رغم کلیه‌ی نقاط مثبت‌اش برای رهایی ملت کرد، از موارد ضعفی برخوردار است و لذا بایست رفع گردند. جمعیت تجدیدحیات کرد، سازمانی کاملاً ناسیونالیست و سکرت بود و به همین خاطر در 25 مرداماه 1324 و بنابر رهنمودهای پیشوا، جمعیت تجدیدحیات منحل گردید و به جای آن، حزب دمکرات کردستان به ریاست پیشوا قاضی محمد تأسیس شد.
دکتر قاسملو درباره‌ی نقش پیشوا قاضی محمد در تأسیس حزب دمکرات می‌نویسد:
"قاضی محمد در اواخر فعالیت جمعیت تجدیدحیات کرد، عضو آن جمعیت شد و خیلی زود روشن شد که شخصیت برجسته و نخبه‌ی آن سازمان است. برای همین، هر چند دیرتر از افراد دیگری به جمعیت پیوسته بود، اما در عین حال مشخص شد که قاضی محمد بیش از هر فرد دیگری، آن ضرورت را درک کرده بود که جمعیت تجدیدحیات کرد، با ترکیب خود، با اهداف خود و با نحوه‌ی سازماندهی خودش قادر به پاسخگویی به مبارزات ملت کرد در کردستان نیست. به همین دلیل نیز، قاضی محمد بیش از هر کسی در جریان تأسیس حزب دمکرات کردستان نقش داشت. بنابراین قاضی محمد حقاً به عنوان موسس حزب دمکرات شناخته می‌شود و می‌توان گفت که در بین همه‌ی مدیران آن زمان حزب دمکرات، شخصیتی بی‌نظیر بود و سطح آگاهی، تجارب و صلاحیتش نسبت به همگان مشخص‌تر و بیشتر بود". (2)
در 26 آذرماه سال 1324 خورشیدی، آخرین آثار رژیم سلطنتی در شهر مهاباد که شهربانی آن شهر بود، برهم چیده شد و در 2 بهمن‌ماه همان سال، جمهوری کردستان اعلام شد که پیشوا قاضی محمد به عنوان رئیس جمهور جمهوری سوگند قانونی یاد کرد.
پیشوا در روز اعلام جمهوری سخنرانی نمود و گفت: "امروز در تاریخ حیات ملت کرد بهترین روز است. روزی است که پرچم کردستان بر بلندای شهر مهاباد به اهتزاز درآمده است. ملت کرد همچون همه‌ی ملل جهان، حق آزادی و انتخاب دارد. صدها سال است که برای رسیدن به ابتدایی‌ترین حقوقش مبارزه می‌کند و در آن راه، هزاران قربانی را به تاریخ نثار کرده است. امروز، ما مستقل هستیم و یاور قدرتمند داریم. پرچم کردستان باید همچنان در اهتزاز باشد. این وظیفه هم بر عهده‌ی شماست و چراغی است که نباید خاموش گردد". (3)
جمهوری نوپای کردستان در 26 آذرماه 1325 ناکام ماند و سقوط کرد. عوامل سقوط جمهوری در هر سه سطح بین‌المللی، منطقه‌ای و داخلی دیده می‌شوند. پیشوا قاضی محمد، با وجود اینکه نیک می‌دانست که این احتمال که از سوی رژیم محمدرضاشاه بازداشت گردد، بسیار است، با این حال در میان مردم خودش در شهر مهاباد ماند.
به دنبال اشغال دوباره‌ی شهر مهاباد و دیگر شهرهای پیرامونش از طرف ارتش ایران، پیشوا قاضی محمد و سیف قاضی از طرف رژیم محمدرضاشاه دستگیر شدند و صدر قاضی نیز در تهران بازداشت و در کردستان زندانی شد. در روز 6 بهمن‌ماه 1325، هیئتی از تهران به مهاباد آمد و در یک دادگاه فرمایشی، مجموعه اتهاماتی صوری را بر پیشوا قاضی محمد و یارانش وارد کردند که تعدادی از آن اتهامات، بی‌اساس بودند و تعداد دیگری نیز فقط در ظاهر اتهام به نظر می‌رسیدند، اما عملاً هر عقل سلیمی آنها را کرداری مقدس می‌پندارد. در آن دادگاه فرمایشی، حکم اعدام بر قاضی‌ها تحمیل شد و سه ماه بعد، در مورخه‌ی 4 فروردین‌ماه 1326 خورشیدی، به اصطلاح دادگاه تجدیدنظر بر احکام دادگاه قبلی تشکیل گردید.
پیشوا قاضی محمد دادگاه فرمایشی را به محلی برای دفاع از حقوق ملی ملت کرد تبدیل نمود و با شجاعت و دلیری تمام دشمنان ملت کرد را تعریف نمود و نشان داد که به حق رهبر و رئیس جمهور کردستان بوده است. سروان شریفی که در دادگاه فرمایشی حضور داشته، یک روز بعد از برگزاری آن بی‌دادگاه، یعنی 5 فروردین‌ماه به خانه‌ی قاضی‌ها می‌رود و می‌گوید: "این پیشوا قاضی محمد بود که دادگاه را محاکمه می‌کرد". (4) همچنین نجفقلی پسیان بازگو می‌کند که پیشوا در دفاع از ملتش با شجاعت کامل رفتار نمود و گفت: "من از گوشه‌ی زندان فریاد برمی‌آورم و به دولت ایران می‌گویم که شما متهم هستید، نه ما. این شمایید که خاک ما را اشغال نموده‌اید. به جای اینکه شما محاکمه شوید، ما را در سرزمین خودمان زنجیر کرده‌اید. اگر دولت همه‌ی کردها را خیانتکار می‌داند، بهتر است از کردستان دست بردارد و اگر هم آنها را میهن‌پرست می‌داند، بهتر است‌ امورات خودشان را به خودشان واگذار کند. فکر نکنید به خاطر ناتوانی از اینجا نرفته‌ام، به سادگی قادر به گذر از مرز بودم، اما خواستم مردمم را در روزهای دشوار تنها نگذارم و از خاک و میهن خودم دست برندارم". (5)
سرانجام سپیده دم روز 10 فروردین، حکم اعدام پیشوا قاضی محمد، سیف قاضی و صدر قاضی به اجرا درآمد. در اطلاعیه‌ای که ساعت 8 صبح روز 10 فروردین با امضای همایونی، فرمانده‌ی لشکر چهارم و نیروی دولت ایران در کردستان پخش شده است، آمده بود: "قاضی محمد، سیف قاضی و صدر قاضی در دادگاه نظامی دوران جنگ به اعدام محکوم شدند. دادگاه تجدیدنظر و نیز اعلیحضرت همایونی شاهنشاه، حکم را تأیید نمودند و ساعت 6 روز 10 فروردین‌ماه، حکم به اجرا درآمد". (6)
دکتر قاسملو در مورد شخصیت پیشوا قاضی محمد می‌نویسد: "قاضی محمد، گلی بود که در صحرا روییده بود، اما با این حال نیز از ملتش فاصله نگرفته بود، آزار، محنتها، امید و آرزوهای ملتش را به خوبی درک کرده بود. در مطرح‌نمودن و برجسته‌نمایی آن آزارها، امیدها و آرزوها از هر کسی موفق‌تر بود. بی‌دلیل نبود که نزد مردم کردستان به قدری محبوب بود که مردم برای اولین‌بار در تاریخ خود، لقب "پیشوا" را به وی بخشیده بودند". (7)
حزب دمکرات کردستان ایران، حزب پیشوا قاضی محمد، روز 10 فروردین‌ماه را به عنوان روز شهیدان کردستان نامگذاری کرده و در آن روز، فداکاری و جانبازی شهیدان گلگون‌کفن کردستان را گرامی می‌دارد. البته که روز 10 فروردین‌ماه، روز شهادت رئیس جمهور کردستان، پیشوا قاضی محمد، روز شهیدان همه‌ی بخشهای کردستان می‌باشد. ویژگی‌های 10 فروردین‌ماه برای نامگذاری رسمی آن به عنوان روز شهیدان در همه‌ی بخشهای کردستان فراوان است. برخی از این ویژگی‌ها عبارتند از:
یکم: پیشوا قاضی محمد، رئیس جمهور تنها جمهوری کردستان در تاریخ ملت کرد است.
دوم: پیشوا قاضی محمد، موسس اولین حزب مدرن، مترقی و دمکرات در کردستان است.
سوم: جمهوری کردستان، جمهوری همه‌ی کردستان بود، شرکت دوهزار تن از نیروی نستوه و شکست‌ناپذیر بارزانی‌ها به رهبری زنده‌یاد ملامصطفی بارزانی در آن جنبش و همچنین شرکت کردهای ترکیه و سوریه در جمهوری، موید این واقعیت هستند.
چهارم: در جمهوری کردستان به رهبری پیشوا، پرچم کردستان برافراشته شد و جمهوری سرود ملی داشت.
پنجم: پیشوا قاضی محمد به مثابه‌ی رئیس جمهور کردستان در سخنرانی‌ها و بیاناتش همیشه همه‌ی کردستان را یک میهن دانسته است که این واقعیت نیز در دفاعیات پیشوا مشهود است، زمانی که خطاب به به اصطلاح قاضی آن دادگاه فرمایشی می‌گوید: "ملا مصطفی بیگانه نیست، بلکه اهل کردستان است و کردستان سرزمین خودش می‌باشد".
ششم: تأثیرات جمهوری کردستان به رهبری پیشوا قاضی محمد بر سایر بخشهای کردستان، هم از لحاظ استراتژیک و هم از لحاظ معنوی به حدی زیاد بوده که همه‌ی تاریخ‌نگاران در مورد مسئله‌ی کرد به آن پرداخته‌اند.
هفتم: جمهوری کردستان به زبان و فرهنگ کردی توسعه بخشید که تأثیرات آن دوران بر تاریخ روزنامه‌نگاری کردی و نگارش کردی در همه‌ی بخشهای کردستان مشخص و مشهود است.
هشتم: تشکیل نیروی دفاع ملی تحت عنوان مقدس "پیشمرگ" برای اولین‌بار در تاریخ کرد در جمهوری کردستان به وقوع پیوست.
نهم: در آن دوران، اتحاد دشمنان کرد و بیش از همه سه دولت ایران، عراق و ترکیه علیه ملت کرد از هر زمانی بیشتر بوده است.
دهم: همچنانکه دکتر قاسملو نوشته است: "بدون تردید دستاور بسیار عظیم ملت کرد در جمهوری کردستان این بود که برای اولین بار سرنوشت خود را در اختیار گرفت و طعم آزادی را چشید". (8)

منابع:
1ـ سوڵتانی، ئه‌نوه‌ر، "رۆژهه‌ڵاتی‌ كوردستان له‌ به‌ڵگه‌نامه‌كانی‌ وه‌زاره‌تی‌ ده‌ره‌وه‌ی‌ بریتانیادا"، سلێمانی‌، بنكه‌ی‌ ژین، 2005، ص25
2ـ قاسملو، د. عبدالرحمن، "چل ساڵ‌ خه‌بات له‌ پێناو ئازادیدا"، ص 41
3ـ خوشحالى، بهزاد، "قاضی محمد و جمهوری در آینه‌ی اسناد"، چاپخانه‌ی فردوسی، 1380، ص45
4ـ خوشحالى، بهزاد، "قاضی محمد و جمهوری در آینه‌ی اسناد"، چاپخانه‌ی فردوسی، 1380، ص263
5ـ همان
6ـ سوڵتانی، ئه‌نوه‌ر، "رۆژهه‌ڵاتی‌ كوردستان له‌ به‌ڵگه‌نامه‌كانی‌ وه‌زاره‌تی‌ ده‌ره‌وه‌ی‌ بریتانیادا"،سلێمانی‌، بنكه‌ی‌ ژین، 2005، ص318
7ـ قاسملو، د. عبدالرحمن، "چل ساڵ‌ خه‌بات له‌ پێناو ئازادیدا"، ص 102
8ـ همان، ص 67

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


ارتباط کردها با ایرانیان
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 5:25 | بازدید : 4390 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

پيوستگي تاريخي كردها با ساير ايرانيان

بنا بر نظر غالب پژوهشگران و محققان غيرايراني، كردها كه از قوم ماد هستند، همواره در طول تاريخ به عنوان قومي آريايي از فرهنگ، نژاد و زبان مشتركي با ديگر ايرانيان برخوردار بوده‌اند و زبان كردي به عنوان يكي از كهن‌ترين گويش‌هاي ايران باستان شناخته شده است. هويت قوم كرد هم همواره با مليت ايراني عجين شده است. «هنري فيلد» در كتاب «مردم‌شناسي ايران» مي‌نويسد: «كردها از حيث زبان و خصوصيات جسماني، ايراني هستند و به عنوان شعبه‌اي از نژاد ايراني از حيث زبان، اخلاق، عادت و شيوه معيشت با ساير ايرانيان داراي جهات اشتراك هستند».
«دانيلو» نويسنده غربي نيز در اين باب نوشته است: «كردهاي تركيه هم از حيث زبان و خصوصيات جسماني ايراني هستند». «لرد كرزن» هم گفته كه: «زبان كردها، لرها و بختياري‌ها شبيه زبان فارسي است و چندان تفاوتي با هم ندارند».
يكي از قديمي‌ترين اخباري كه درباره كردها در دست است، كتاب «
Anabasis» يا سفرنامه جنگلي گزنفون (
xenephon) سردار لشكر، جغرافي‌دان و مورخ يونان باستان است كه رويارويي كردهاي ايراني را در قالب سپاه اردشير دوم هخامنشي (401 ـ 400 پيش از ميلاد مسيح) با يونانيان باستان [در منطقه اربلا (اربيل امروزي)] شرح مي‌دهد كه منجر به شكست ارتش ده هزار نفره يونان شد.
«استرابون» جغرافيدان و مورخ يونان باستان در چند قرن پيش از ميلاد درباره چگونگي تربيت و پرورش بدني جوانان كرد مي‌نويسد: «جوانان ايراني را چنان تربيت مي‌كنند كه در سرما و گرما و بارندگي تاب و توان داشته،‌ ورزيده باشند. اينها را كردك (
kardak) گويند».
رشيد ياسمي هم مي‌نويسد: «در حصول پيشرفت‌هاي دولت ايران در زمان مادها در فتح نينوا و در زمان هخامنشيان در غلبه بر يونان و در دوران اشكانيان و ساسانيان در دفع روميان و در بعد از اسلام در جلوگيري از مهاجمان و هزاران موقع سخت ديگر بعد از آن، افواج كردان را در صف مقدم سپاه ايران مي‌بينيم كه براي حفظ استقلال ايران مي‌جنگند».

زبان مردم سرپل زهاب کردی می باشد.

فرجام سخن

تفاوت‌هاي آشكار فرهنگي نژادي كردها با ترك‌هاي عثماني در طول سال‌ها موجب ممنوعيت كاربرد نام «كرد» و مجازات زندان براي مردمي بود كه از اين نام استفاده مي‌كردند و اين فشارهاي فرهنگي تا آنجا گسترش يافته بود كه كردها از بزرگداشت رسمي سنت آبا اجدادي ايراني نوروز و چهارشنبه‌سوري تا اين اواخر محروم بودند، ترك‌هاي عثماني هيچ‌گاه كردها را با اين نام باشكوه نمي‌خواندند بلكه به آنها «ترك‌هاي كوهستاني»!! مي‌گفتند و سخن گفتن به زبان زيباي كردي در تركيه به صورت رسمي ممنوع بود، گو اين‌كه فشارهاي بين‌المللي سبب شده كه به تازگي بخشي از اين سختگيري‌ها كاهش يابد، از سوي ديگر سختگيري بي حد سران پان عرب بعث عراق در طول دهه‌ها ظلم و جور بر كردهاي عراق بر كسي پوشيده نيست كه نقطه اوج آن كشتار پنج هزار زن و مرد و كودك و پير در حلبچه به دست رژيم نژادپرست عراق و نيز 180 هزار مفقودالاثر كرد در قيام دهه 1990 بوده است.

در پايان بايد گفت كردها به عنوان نسل غيور و فرزند خلف كاوه آهنگر كه ايرانيان را از ستم ضحاك ستمگر رها ساخت و درفش ملي ايران زمين را به دست فريدون داد، هيچ‌گاه احساس بيگانگي با ديگر ايرانيان نداشته‌اند و اشتراكات كهن نژادي، آييني، فرهنگي، زباني و... و افتخاراتي همچون كتيبه بيستون و طاق بستان و غيره نمادهاي مشترك كردها و ديگر ايرانيان به شمار مي‌روند كه اين پيوند تاريخي را استوارتر ساخته‌اند. آنچه در حال حاضر بايد به آن توجه شود، پرهيز انديشمندان كرد از وسوسه‌هاي دشمنان ايران‌زمين است كه از هر فرصتي براي ايجاد اختلاف‌هاي قومي در جهت تجزيه و كوچك‌تر كردن كشور ايران سود مي‌جويند، بي‌ترديد نگرش نوين به توسعه همه‌‌جانبه سرزمين كهن كردستان ايران و توجه و سرمايه‌گذاري شايسته بر روي منابع طبيعي و طبيعت زيبا و منحصر به فرد آن ديار و هم‌زمان به كارگيري بيش از پيش نخبگان و سهيم كردن هرچه بيشتر شايستگان علمي فرهنگي كرد در بدنه دستگاه‌هاي اجرايي كشور، علاوه بر اين‌كه استفاده بهينه از تمامي ثروت‌هاي مادي و معنوي كشور عزيزمان ايران را در پي خواهد داشت، بهانه‌ها و دستاويزهاي دشمنان قسم‌خورده ايران و ايراني را براي تجزيه ايران نقش بر آب خواهد ساخت .


پيشنيه جدايي سرزمين‌هاي كردنشين از خاك ايران
نخستين جدايي كردها از سرزمين ايران بزرگ، پس از نبرد چالدران بين شاه اسماعيل صفوي و سلطان سليم پادشاه عثماني صورت گرفت كه ارتش ايران طي نبردي غافلگيرانه با كمتر از سي هزار نفر در برابر ارتش 120 هزار نفره عثماني كه به توپخانه و سلاح‌هاي آتشين مجهز بودند، شكست خورد و بخش‌هاي وسيعي از بيست امارت‌نشين كرد (كه دو سوم كل مناطق كردنشين ايران را تشكيل مي‌دادند) به ويژه حاكم‌نشين برليس در قلمرو عثماني قرار گرفت. البته بعدها شاه‌عباس كبير و نادرشاه افشار توانستند بخش‌هايي از اين سرزمين‌ها را به مام ميهن بازگردانند، ولي بي‌كفايتي پادشاهان قاجار به ويژه فتحعلي‌شاه و محمدشاه قاجار و دسايس استعمار انگليس و روسيه سبب شد بخش‌هاي وسيعي از كردستانات و عتبات عاليات (كربلا و نجف) و بغداد از قلمرو ايران جدا شده و به عثماني ملحق شوند. مناطق كردنشين عثماني پس از شكست اين كشور در جنگ جهاني اول بين سه كشور تركيه، عراق و سوريه تقسيم شدند... .

 

پيشينه مقاومت كردها در برابر اشغالگران بيگانه

كردها همچون ديگر ايرانيان از اعتقادات اصيلي همچون احترام به پاكيزگي آب، خاك و آتش برخوردار بوده‌اند كه هم‌اكنون نيز بسياري از رسوم كهن ايراني همچون جشن‌هاي نوروز و چهارشنبه‌سوري با شكوه منحصر به فرد در مناطق كردنشين پاس داشته مي‌شود. كردها از دوران باستان به كيش يكتاپرستي زرتشتي اعتقاد داشته‌اند كه بعدها به دين اسلام تغيير يافته است. در پوست پاره‌اي كه چند سال پيش در سليمانيه به دست آمده، سوگنامه‌اي به زبان كردي مربوط به چهارده قرن پيش به دست آمده كه ترجمه بخشي از آن عبارت است از: «معبدها ويران شد، آتش‌ها خاموش، بزرگ بزرگان خود را نهان كرد، زنان و دختران به اسيري رفتند، دليران در خون غلتيدند... » كردهاي سرزمين عثماني همواره با ظلم بي حد ترك‌ها روبه‌رو بوده اند به گونه‌اي كه با اعتراف صريح مورخان ترك، عثماني‌ها بيش از چهل هزار نفر از كردهاي تكلو را به قتل رساندند. رويارويي كردها عليه مظالم عثماني از آغاز جدايي اين سرزمين‌ها از ايران آغاز شد و نزديك به ده جنگ بين آنها به وقوع پيوست. خاطرات نوري پاشاف، ژنرال كرد عثماني كه براي رهايي كردها از يوغ ترك‌ها قيام خود را در كوه‌هاي آرارات و شرق تركيه آغاز كرد و قيام نافرجام او به پناهنده شدن او به سرزمين مادري، ايران انجاميد ، قابل تأمل است آنجا كه گفته است: «سلحشوران كرد گويي شيران نبرد رستم و اسفنديار، با خون ايراني خود جهت حفظ هويت نژادي و فرهنگي كهن آريايي خود در برابر دشمنان تا بن دندان مسلح عثماني به مقاومت برخاستند... ».
علاوه بر كردهاي تركيه، كردهاي عراق هم جهت احقاق حقوق پايمال‌شده خود قيام‌هاي دامنه‌داري را تدارك ديدند كه قيام شيخ محمود حفيددر سال‌هاي 1325 تا 1939 از مهم‌ترين آنها بوده است. اين نبرد با نيروهاي انگليسي و اعراب عراقي در نهايت به شكست انجاميد و شيخ محمود حفید هم به ايران پناهنده شد. نبردهاي شيخ احمد بارزاني نيز از سال‌هاي 1933 و 1934 در كردستان عراق آغاز شد كه بعدها توسط برادرش ملامصطفي بارزاني ادامه يافت. در نبردهايي كه بين كردها و ارتش عراق در طول سال‌هاي 1943، 1945، 1946 و 1947 درگرفت، ضربات سختي به رژيم عراق وارد آمد ولي اوج اين درگيري‌ها در سال‌هاي 1956 تا 1971 بود كه قيام كردها عليه حاكمان خونخوار بعث عراق، به اوج خود رسيد. سرانجام اين قيام نافرجام نيز با پناهنده شدن ملامصطفي بارزاني به ايران پايان يافت. جمله‌اي مشهور از ملامصطفي به يادگار مانده كه هنوز در اذهان زنده است و آن اين‌كه «هرجا كرد است، آنجا ايران است».

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


شهروين دردناكانه فريادزد:پيامبرصلح وآشتي هم به صليب ترور كشيده شد
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 5:25 | بازدید : 4275 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
دكترعبدالرحمان قاسملو فعال سیاسی و دبیرکل حزب دموکرات کردستان ایران بود.

دكترعبدالرحمان قاسملو در سیزدهم ژوئیه ۱۹۸۹ در وین ترور شد.

دكترقاسملو ۲۲ دسامبر سال ۱۹۳۰ م برابر با ۱ دیماه (۱۳۰۹ شمسی ) در یک خانواده زمیندار ثروتمند در شهر ارومیه متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را ابتدا در ارومیه وسپس در تهران بپایان رسانید.

قاسملو در سال ۱۳۲۴ فعالیت سیاسی خود را با تشکیل اتحادیه ی جوانان دمکرات کردستان در شهر ارومیه آغاز کرد. سال ۱۳۲۵ جمهوری مهاباد سقوط کرد. متعاقب آن وی نیز جهت تحصیل راهی تهران گشت و در سال ۱۳۲۷ برای ادامه تحصیل به پاریس، پایتخت فرانسه رفت. رسیدن به پاریس مصادف با تیراندازی به سوی شاه در دانشگاه تهران (۱۵ بهمن ۱۳۲۷) بود. در همان مدت اقامت خود در فرانسه با همکاری چند تن دیگر از دانشجویان کرد انجمن دانشجویان کرد در اروپا را تأسیس کرد.

قاسملو به عنوان اولین بورسیه ایرانی «اتحادیه بین المللی دانشجویان» به پراگ پایتخت چکسلواکی رفت.

طی مدتی که در پراگ مشغول تحصیل بود در فعالیتهای اتحادیه ی بین المللی دانشجویان نیز شرکت داشت. سال ۱۳۳۰ به نمایندگی از سوی دانشجویان ایرانی در دومین کنگره ی آن سازمان که در شهر پراگ برگزار گردید شرکت کرد. در همان مدت به عنوان نماینده ی ایران در بیشتر گردهمایی ها و کنفرانسهای فدراسیون جهانی جوانان در شهر بوداپست، پایتخت مجارستان شرکت می کرد.

در سال ۱۳۳۱ در زمان حکومت دکتر مصدق، قاسملو بعد از اینکه در دانشگاه پراگ موفق به اخذ لیسانس علوم اجتماعی و سیاسی شد، به ایران بازگشت. در آن موقع میان حزب دمکرات کردستان و حزب توده ایران وحدت تشکیلاتی وجود داشت. قاسملو پس از شش ماه فعالیت در تهران به مهاباد برگشت و در آنجا مسۆلیت کار حزبی را به عهده گرفت. بعد از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ ناچار شد به فعالیت مخفی روی آورده و مخفیانه در تهران و کردستان مشغول فعالیت حزبی شود.

در این فاصله سرپرستی روزنامه «کوردستان»، ارگان مرکزی حزب را بر عهده داشت که تنها پنج شماره آن مخفیانه به چاپ رسید و نیز در همین مدت بود که یک کمیته سراسری جهت فعالیتهای حزب د

موضوعات مرتبط: , ,

|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2


چگونه شاد زندگی کنیم ؟
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 3:57 | بازدید : 4432 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )
چگونه شاد زندگی کنیم ؟

الگوهای رفتار:ضمیر ناهشیار مسئول بخش بزرگی از پیامدها و سبب همه تکرارها در زندگی انسان است. ما بر اساس برنامه‌های ثبت شده در ضمیر ناهشیار خود عمل می‌کنیم. در هر مرحله‌ای که باشید می‌توانید به آنچه می‌خواهید دست یابید و هدف ما از این کتاب ن‍یز بیان چگونگی انجام این عمل است.اما همین جا باید یک نکته را برای خود مشخص کنیم که هر وقت تصمیم به تغییر بگیریم با مقاومت روبرو می‌شویم بعبارت دیگر کمربندها را محکم ببندید.

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


احترام به مهارت
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 3:57 | بازدید : 4683 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

     احترام به مهارت

كاديلاك يك آمريكايي در راه سفر به افغانستان خراب شد. هر كاري كرد نتوانست ماشين را دوباره روشن كند. سرانجام از مكانيكي كه سوار بر الاغي از آنجا عبور مي كرد كمك خواست. او هم كا پوت ماشين را بالا زد و با چكش شش بار به سيلندر ماشين ضربه زد، بعد هم از آمريكايي خواست تا استارد بزند و ماشين روشن شد.آمديكايي پرسيد كه بايد چه مبلغي بپردازد. مكانيك گفت 100 دلار. آمريكايي با تعجب صورت حساب خواست. مكانيك گفت: 10 سنت به خاطر آن شش ضربه و 99 دلار و 90 سنت هم به اين خاطر كه فهميدم كه بايد به كجا ضربه بزنم. نتيجه: به تخصص افراد احترام بگذاريد

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


نصیبم نمی شود
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 3:57 | بازدید : 4195 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

 نصیبم نمی شود

پيرمردي بود كه از راه عبور مسافران با قايق از يك سوي رودخانه به سمت ديگر آن، امرار معاش مي كرد. از او پرسيدند كه در طول روز چند بار اين كار را انجام مي دهي؟پيرمرد گفت تا آنجا كه توان دارم، زيرا هر چه بيشتر برم بيشتر بدست مي آورم و اگر نروم، چيزي نصيبم نمي شود." اين هم مطلبي است كه شما بايد در مورد تجارت، اقتصاد، موفقيت و اعتمادبه نفس بدانيد

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


بعدش چه
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 3:57 | بازدید : 4751 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

       بعدش چه....؟

هنري فورد هر جمعه براي زنش از يك گلفروشي، گل مي خريد. يك بار از گل فروش پرسيد:"آقاي محترم، شما مغازه خوبي داريد. چرا يك شعبه ديگر نمي زنيد؟"

گل فروش گفت بعدش چي ...آقا؟"

فورد گفت:"بعد از مدتي، نيز چندين شعبه در ديترويت داير خواهيد كرد."

گل فروش گفت بعدش چه...آقا؟"

فورد گفت:" بعد هم در تمام آمريكا."گل فروش گفت:"بعدش ... چي آقا ؟"

فورد با عصبانيت گفت:"لعنت بر شيطان! بعد مي تواني راحت باشي."

گل فروش گفت:"همين حالا هم راحت هستم !"

فورد سرش را پايين انداخت و رفت.

 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


موفقیت در زندگی
یک شنبه 7 / 11 / 1390 ساعت 3:57 | بازدید : 5396 | نویسنده : علیرضاحسینی سقز | ( نظرات )

نکات کلیدی برای موفقیت در زندگی

برای رسیدن به موفقیت یکسری نکات ریز و مهمی در زندگی وجود دارد که باید همیشه به آنها توجه کنیم و آنها را ملکه ذهن خود قرار دهیم.
به یاد داشته باش که ...
 
۱) آنان که تجربه های گذشته را به خاطر نمی آورند محکوم به تکرار اشتباهند.
 
۲) از میان کسانی که برای دعای باران به میعادگاه می روند تنها کسانی که با خود چتر می برند به کارشان ایمان دارند.
 

|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
نظر سنجی

بنظرشماكدام يك ازشهرهاي كردنشين زيربيشترهدف تهاجم فرهنكي قراركرفته است؟

آرشیو مطالب
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



دیگر موارد
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان kurdnews و آدرس kordstan.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را د




آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 5108
:: کل نظرات : 149

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 47

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 89
:: باردید دیروز : 176
:: بازدید هفته : 36943
:: بازدید ماه : 127767
:: بازدید سال : 2131625
:: بازدید کلی : 6031804